|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
چهارشنبه، روز نحسی که سور شد؟! |
| | |
| چهارشنبه سوری، سنتی صدها ساله است که هنوز اسطوره پژوهان، ایرانشناسان و استادان فرهنگ و زبان ایران باستان، در مورد مبنا و زمان شکلگیری این سنت، تردید دارند. | چهارشنبه سوری، سنتی صدها ساله است که هنوز اسطوره پژوهان، ایرانشناسان و استادان فرهنگ و زبان ایران باستان، در مورد مبنا و زمان شکلگیری این سنت، تردید دارند. برخی معتقدند که چهارشنبه سوری سنت ایرانی چند هزار ساله است که نیاکان زرتشتی برای ما به جا گذاشتهاند. از سوی دیگر برخی معتقدند که در حقیقت، چهارشنبه سوری سنتی است که از دوران اسلامی به وجود آمد زیرا پس از تسلط اعراب و مسلمین بر ایرانیها، زرتشتیان نمیتوانستند به صورت آزادانه مراسم جشن سده را برگزار کنند، در نتیجه به صورت پنهانی، بوتههای کوچک را به جای خرمن عظیمی که در جشن سده به کار میرفت، آتش میزدند.
ايرانيان آخرين سه شنبه سال خورشيدی را با بر افروختن آتش و پريدن از روی آن، به استقبال نوروز میروند. این مراسم از دیر باز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوها برگزار میشد. قاشق زنی، آجيل مشکل گشا، پريدن از روی آتش و فالگوش ايستادن از مراسم اصلی شب چهارشنبه سوری است.
دکتر کوروش نيکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ايران باستان، یکی از آن افرادی است که عقيده دارد چهارشنبه سوری هيچ ارتباطی با ايران باستان و دین زرتشت ندارد و شکلگيری اين مراسم مربوط به زمان پس از حمله اعراب به ایران، بوده است.
دکتر کوروش نيکنام در اينباره میگويد: «ما زرتشتيان در کوچهها آتش روشن نمیکنيم و پريدن از روی آتش را زشت میدانيم. همین طور در گاه شماری ايران باستان و زرتشتيان اصلا چیزی به نام «هفته» وجود ندارد. ما در ايران باستان هفت روز هفته نداشتيم. شنبه و يکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ايران وارد شد. بنابراين، اين که ما شب چهارشنبهای را جشن بگيريم (چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده) خودش گويای اين است که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ايران مرسوم شد.»
او میگوید: «ما پيش از تسلط اعراب بر ايران هر ماه را به سی روز تقسيم میکرديم و برای هر روز هم اسمی داشتيم. هرمز روز، بهمن روز و ...».
دکتر نیکنام ادامه میدهد: «برای ما زرتشتیان در ایران باستان، سال 360 روز بود با 5 روز اضافه. يا هر 4 سال 6 روز اضافه. ما در اين 5 روز آتش روشن میکرديم تا به این وسیله روح نياکانمان را به خانههايمان دعوت کنيم. بنابراين، اين آتش چهارشنبه سوری بازمانده از آن آتشافروزی 5 روز آخر سال در ايران باستان است و زرتشتيان به احتمال زياد برای اين که اين سنت از بين نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و اين جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و در نتیجه رسمی به نام «چهارشنبه سوری» را ابداع کردند.»
اما عدهای از پژوهشگران، نظری متفاوت دارند. مثلا دکتر محمد طالقانی اصل، استاد تاریخ دانشگاه، درباره اولین منابعی که در آنها از چهارشنبه سوری یاد شده است، میگوید: «در تاريخ بخارا، تاليف ابوجعفر نرشحی قرن سوم هجری، درباره جشن سوری آورده شده: «و چون امير سديد منصور بن نوح به ملک بنشست، اندر ماه شوال سال به سيصد و پنجاه به جوی موليان فرمود تا آن سرايها را ديگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضايع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امير به سرای بنشست. هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنان که عادت قديم است آتشی عظيم افروختند. پاره آتش بجست و سقف سرای در گرفت و ديگر باره جمله سرای بسوخت و امير سديد هم در شب به جوی موليان رفت...» چنان که ديده میشود در سخن از آتش افروزی شب سوری گفته شده «عادت قديم است». یعنی این که این رسم از قدیمالایام میان ایرانیان وجود داشته است و چون این منبع به اواسط قرن سوم تعلق دارد به احتمال قوی اشاره به زمان پیش از اسلام دارد. این احتمال هم بعید نیست که شايد بتوان آن را به نوعی با آتشافروزی در پنجه آخر سال که توسط زرتشتیان، برای فروهرها انجام میگرفت، يکی دانست».
رامین نجاتی، فوق لیسانس تاریخ، دیدگاه تحلیلی تری نسبت به پیشینه جشن چهارشنبه سوری، دارد. او میگوید: «اگر چه عدهای چهارشنبه سوری را به نحسی چهارشنبه نزد اعراب ربط میدهند و نتیجه میگیرند که این مراسم پس از اسلام در ایران رواج یافته؛ اما بر پايه پژوهشهاي انجام شده، زمان باستاني «جشن سوري» را میتوان در سه گاه یا زمان، باز جست: 1. شب بيست و ششم از ماه اسفند، يعني در نخستين شب از پنجه كوچك 2. نخستين شب پنجه بزرگ يا پنجه «وه» كه پنج روز كبيسه است و نخستين شب و روز «جشن همسپهمديم» (آخرين گاهنبار سالانه) 3. شب پايانی سال كه ارجمندترين روز «جشن همسپهمديم» و جشن آفرينش انسان است.»
او در ادامه میگوید: «به جز این، بنا به سنتي كه براي برخي رويدادهاي بزرگ و جشنهاي باستاني، برابر نهادي اسلامی نيز به دست داده شده است، آتشافروزي و شادماني شب چهارشنبه آخر سال را برخي به قيام مختار ثقفي كه به خونخواهي امام حسين و فرزندانش قيام كرده بود، نسبت میدهند که به نظر نمیرسد این روایت چندان مستند باشد».
چهارشنبه سوری عیش و شادی
از همه اینها گذشته، چهارشنبه سوری يعنی چهارشنبه عيش و شادی که منظور چهارشنبه آخر سال خورشیدی است. واژه «سوری» نشان میدهد که اين شب را برای جشن و سرور بنا کردهاند. ايرانيان در قدیم در چهارشنبه سوری، هفت توده آتش میافروختند و از روی آن میپریدند. زيباترين و قديمیترين آداب چهارشنبه سوری، آتش روشن کردن و از روی آن پریدن و شادی کردن گرد آن است.
هنوز معلوم نیست که جزئیات مراسم و جشن چهارشنبه سوری، از چه تاریخی رواج پیدا کرد. مردم وقتی هفت بوته خشکیده را آتش میزنند، یک یک از روی آتش میپرند و میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». در قدیم رسم بر این بود که پس از افروختن بوتههای خار، خاکستر آن را جمع کنند و از خانه بيرون ببرند و کنار ديوار بريزند. کسي که خاکستر را میبرد هنگام بازگشت در میزند و از درون خانه میپرسند: کيست؟جواب میدهد: منم. میگويند: از کجا آمدهای؟ پاسخ میدهد: از عروسی. میپرسند: چه آوردهای؟ جواب میگويد: تندرستی.
این رسم دیگر سالها است که در میان مردم فراموش شده؛ اما برخی از آداب و رسوم دیگر که جزو حواشی جشن چهارشنبه سوری است، هنوز در یادها مانده و حفظ میشود.
دکتر محمد طالقانی اصل، در مورد پیشینه رسومات دیگر چهارشنبه سوری میگوید:«فالگوش ایستادن و خوردن آجيل مشکل گشا در ميان مردم از قديم معمول بود. همين طور کوزه شکستن و گره گشا و دفع چشم زخم و بختگشايی و شب نشينی، همه از مراسم اين شب است. البته آداب و رسوم اين جشن در شهرهای مختلف ايران با کمی اختلاف انجام میشود. گرد آوردن بوته، گيراندن و پريدن از روی آن و گفتن عبارت «زردی من از تو، سرخی تو از من» شايد مهمترين اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخير متاسفانه اين رسم شيرين جايش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است.»
او ادامه داد: «انداختن چادر بر سر و زدن قاشق برهم، از ديگر رسوم اين شب است. معمولا جوانترها با انداختن چادری بر سر به در خانه همسايهها رفته و با قاشق زدن، از آنها شيرينی يا مشتی آجيل میگيرند. خوردن آجيل مشکل گشا که بیشباهت به آجيل شب يلدا نيست، از اصول چهارشنبه سوری است. مردم با این نیت آجیل مشکل گشا میخورند که در مشکلاتشان گشایشی ایجاد شود. آداب آن هم به این ترتیب است که هر کسی با خوردن هر دانه آجیل، در دل مشکلش را میگوید و آرزوی برطرف شدن آن را میکند.
چهارشنبه سوری در سالهای دور میدان ارک
در اواخر سلطنت سلسله قاجار در تهران در ميدان ارک، توپی به نام « توپ مروارید» وجود داشت که در شبهای چهارشنبه سوری اطرافش پر از دخترانی بود که در آرزوی پيدا کردن شوهر بودند.
آنها در اين شب به بالای اين توپ قديمی میرفتند و برای بر آورده شده حاجتشان روی اين توپ دخیل میبستند و آرزو میکردند. این رسمی بود که مردم در تهران قدیم انجام میدادند و به آن هم سخت، اعتقاد داشتند؛ اما در همان زمان، در شهرهای بزرگ دیگر، آداب چهارشنبه سوری، کمی متفاوت بود.
سعيد نفيسی در مقالهای به نام «چهارشنبه سوری» بخشی از مراسم چهارشنبه سوری را که در قدیم، در چند شهر مختلف ايران رواج داشت، اينگونه توضيح میدهد: شيراز: آتش افروختن در معابر و خانهها، فالگوش، اسپند سوزاندن، نمک گرد سر گرداندن. خواندن ورد در موقع اسپند دود کردن و نمک گردانيدن، قلمرو چهارشنبه سوری در شيراز صحن بقعه شاه چراغ است و در آنجا نيز توپ کهنهای است که مانند توپ مرواريد تهران، زنان از آن حاجت میخواهند. اصفهان: آتش افروختن در معابر، کوزه شکستن، فالگوش؛ گره گشایی که در شهرهای بزرگ دیگر مانند تهران، وجود دارد، در اصفهان هم عینا وجود داشت. مشهد: گره گشایی؛ آتش افروختن؛ کوزه شکستن و آتش بازی متداول است و علاوه بر آن در هر خانه يکی دو تير تفنگ میاندازند. زنجان: آتش افروختن، فالگوش و کوزه شکستن متداول است. در مراسم کوزه شکستن در زنجان، پولی با آب در کوزه میاندازند و از بام به زير میافکنند. این پول نصیب فقرا و محتاجان میشود. در زنجان، دخترانی را که میخواهند زودتر شوهر بدهند به آب انبار میبرند و هفت گره بر جامه آنها میزنند و پسران نابالغ بايد اين گرهها را بگشايند. هر گاه گرهها به طور کامل باز شد، به این معنی است که بخت دختر هم بزودی باز میشود. تبريز: آجيل و ميوه خشک از ضروريات است و ديگر اين که در اين شب مردم از بام خانهها بر سر عابران آب میريزند. اروميه: مردم در شب جهارشنبه سوری بر بام خانهها میروند و کجاوهای را که زينت کرده و آرايش داده با طناب از بام به سطح خانه فرود میآورند و میگويند:« بکش که حق مرادت را بدهد.» کسی که در خانه است مکلف است که در آن کجاوه، شيرنی و آجيل بريزد و پس از آن که در آن چيزی ريختند آن را بالا کشيده و به بام خانه ديگری میبرند.»
چهارشنبه سوری با هر پیشینه تاریخی که داشته باشد و هر آداب و رسومی که از دیرباز به آن الحاق شده باشد، امروز یکی از زیباترین جشنهای ملی ایرانیان محسوب میشود و ایرانیان در سراسر جهان، در این شب و به این بهانه زیبا، به بیرون از خانههایشان میآیند و دور هم جمع میشوند و ساعاتی را به شادی سپری میکنند. شاید اساسا فلسفه «چهارشنبه سوری» همین بوده است. همین که مردم در زمانی که چندان به یکدیگر اعتماد ندارند و در خود فرو رفتهاند، حتی برای ساعتی از لاک تنهایی خود بیرون بیایند و با یکدیگر شاد باشند.
| | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|