هانيه ورشوچي _سال نو شده است. با تحويل سال همه افراد سعي ميكنند از نظر ظاهري تغيير كنند و چه بهتر آنكه در اين سال تغييري عمده در رفتار خود ايجاد و قالب عوض كنيم؛ نه ظاهري بلكه باطني.
در اين سال جديد بهتر است، بيشتر از آنكه افتخار كنيم كه مجلس گردان هستيم و حراف، كمي هم بگذاريم ديگران ابراز وجود كنند و سكوت خود را بشكنند. اگر ما ميتوانيم سخنگوي خوبي باشيم و علاقهمند هستيم ديگران به سخنان ما گوش دهند، ميتوانيم كسي باشيم كه به سخن ديگران با احترام و تعمق گوش ميدهد. واقعيت امر اين است كه اگر چه اكثر ما فكر ميكنيم كه شنونده خوبي هستيم اما اينطور نيست. حال آنكه گوشكردن هنري است كه در تمامي انواع روابط انساني نقش تعيين كنندهاي دارد.
گوش دادن بر دوستيها، روابط خانوادگي و كار آمد بودن شغلي و حرفهاي ما اثر ميگذارد. اين مسئله در يادگيري ما نقش عمدهاي دارد، در واقع وقتي كه خوب گوش نميكنيم متقابلا ميزان دركمان از موضوع نيز كاهش مييابد.
بسيار پيش ميآيد كه آنقدر سخن ميگوييم كه تپق زدن و سوتي دادنهايمان كار دستمان ميدهد. قسمتي از اين قضيه تقصير ما نيست چرا كه در طول زندگي بهخصوص در دوران تحصيل معلمها بيشتر سعي كردهاند به ما خواندن، نوشتن و روخواني صحيح را ياد دهند اما پيش نيامده كه در يكي از همين كلاسهاي درس كسي به ما درست گوش دادن را آموزش دهد. گوشكردن با شنيدن از هم متفاوت است؛ شنيدن پيش نياز گوش دادن است يعني دريافت يك صوت و صدا و گوشكردن يعني تلاش براي معنا بخشيدن به آن. اما دريافت، پيش نياز اصلي و بخش مهمي از فرايند گوشكردن است.
گوش كنيم تا اخراج نشويم!
آيا تا به حال فكر كردهايد كه خداوند به همه موجودات زنده 2 گوش داده است و يك زبان. آيا بهتر نيست به جاي اينكه از اين زبان كه گوشت كوچكي است اين قدر كار بكشيم، كمي سكوت كنيم، بينديشيم و گوش كنيم به صداهايي كه تا امروز نشنيدهايم.
بسياري از اوقات پيش ميآيد كه ما گوش ميكنيم اما نميشنويم. گوش نكردن گاهي هزينههاي سنگيني را به بار ميآورد. در نظر بگيريم گوشكردن رابطه مستقيمي با شغل داشته باشد، ما راننده يك قطار هستيم و مركز از ما ميخواهد خط عوض كنيم اما از آنجا كه حواس پرتي بر نحوه گوشكردن و آنچه ميشنويم تأثير ميگذارد ما از انجام اين عمل باز ميمانيم و جان يك عده مسافر به خطر ميافتد.
گوش نكردي چه گفتم!؟
در كلاس درس معلم مشغول توضيح دادن موارد امتحان است. در ميان كلاس يكي از شاگردان دست بلند ميكند و معلم ميگويد پسرم اجازه بده تمام توضيحاتم تمام شود بعد به سؤال شما پاسخ خواهم داد. شايد سؤال شما يكي از مواردي است كه ميخواهم توضيح دهم. معلم ادامه ميدهد و ميگويد: بچهها بارمهاي هر يك از دروس را يادداشت كنيد. معلم رو ميكند به شاگردي كه سؤال داشت و ميگويد: حالا پسرم سؤالي داري؟ شاگرد ميگويد: فصل چهارم، خيلي مطالب سختي دارد بارم اين فصل چند است.
معلم به شاگرد نگاهي ميكند و ميگويد: يعني چه، گوش نكردي من چه گفتم؟ گاهي اوقات به جاي گوشكردن به صحبتهاي طرف مقابل در مورد صحبتهاي خود مشغول فكر كردن هستيم و جالب اينجا است كه گاهي آن را يادداشت هم ميكنيم. البته اين مسئله بارها براي هريك از ما اتفاق افتاده است. ويلسون مايرنز، نمايشنامه نويس آمريكايي ميگويد: شنونده خوب نه تنها در همه جا محبوبيت دارد، بلكه چيزهاي زيادي ياد ميگيرد.
گوشكردن خود را تعمير كنيم
يخچال خانهمان به درستي سرما ندارد و عملكرد قسمت يخسازياش دچار مشكل شده است. به تعميركار يخچال زنگ ميزنيم. ميدانيم اگر يخچالمان درست نشود مواد غذاييمان فاسد ميشود. حال بياييم اين مثال را در مورد گوشكردن اجرا كنيم، اغلب اوقات پيش ميآيد كه ما به خوبي تمركز نميكنيم يا بهتر بگويم به صحبتهاي طرف مقابلمان به خوبي گوش نميدهيم. اتفاقي كه در اينجا ميافتد اين است كه گوش ما نياز به جرمگيري ندارد بلكه ما بايد با پشتكار هر چه بيشتر گوشكردنمان را تعمير كنيم و بهخودمان بقبولانيم كه سكوت كنيم و به معناي واقعي بشنويم. هميشه فكر ميكنيم بهتر است به جاي اينكه گوش شنوايي داشته باشيم، ديگران بنشينند و به حرفهاي ما گوش دهند. مهمترين اصل در گوشكردن اين است كه به جاي پرورش يك دهان بزرگ، يك گوش بزرگ پرورش دهيم.
پيچيدگيهاي گوشكردن را درك كنيم
موضوعي كه وجود دارد اين است كه اگر گوش ميكنيد، درست گوش كنيد. گوشكردن با درك و فهم، يك گوشكردن اتفاقي نيست، حال آنكه در بسياري مواقع ما تظاهر به گوشكردن ميكنيم.
گوشكردن به تفكر نياز دارد. همه ما بر اثر تجربههايي كه داريم، ميدانيم فكر كردن كار بسيار دشواري است. اما حاصل و نتيجه گوشكردن اين است كه سبب ميشود بر تمام ابعاد موضوع تمركز كنيم. اگر ميخواهيم توانايي گوش كردنمان را بالا ببريم و در اين زمينه رشد كنيم، بايد خود را ملزم كنيم كه به دقت به بحث نمايندگان مجلس، برنامههاي خبري، سخنرانيها، خطابهها و ساير مطالب پيچيده گوش فرادهيم.
آيا تا به حال سعي كردهايد گوش كنيد؟
يادم ميآيد روز اول مدرسه بچههاي بزرگتر از ما ميگفتند اگر الف را ياد بگيريد بايد تا آخرش را ياد بگيريد و با خنده ميگفتند بهتر است از همين حالا پايتان را در يك كفش كنيد و مدرسه نرويد! گوشكردن نيز جرياني شبيه به اين موضوع دارد؛ يا بايد گوش نكنيم يا اگر گوش كرديم، درست گوش كنيم. در واقع شنوندگان خوب هميشه مثل فنر جمعشدهاي هستند كه به محض شروع صحبت گوينده رها ميشوند. مطالعه كوتاه در مورد موضوع مورد بحث به معني كسب آمادگي فوري براي بهتر گوشكردن است. حال آنكه ميگويند خواستن، توانستن است. در مورد گوشكردن اين موضوع كاملا صدق ميكند. نكته مهم در مورد گوشكردن اين است كه بخواهيد گوش كنيد. اغلب اوقات گوشكردني كه با اكراه و اجبار باشد با لذت و درك همراه نيست.
شغل و رابطه آن با گوشكردن
گاهي شغل و حرفهمان طوري است كه باعث ميشود به جاي اينكه گوش كنيم، بيشتر صحبت كنيم. مثلا اگر فردي داراي شغل بازاريابي است يا يك دندانپزشك يا يك آرايشگر صورت، بيشتر از اينكه گوش كند، حرف ميزند. مريم دختر خوش اخلاقي است. در جمع هميشه دوست دارد سكاندار باشد. به هيچ كس فرصت حرف زدن نميدهد. سارا دوست صميمي او از او ميخواهد در رفتارش تجديد نظر كند. مريم بعد از كمي ناراحتي به اين نتيجه ميرسد كه چون او متخصص بهداشت دهان و دندان است و مدام دستش داخل دهان ديگران است، بيشتر حرف ميزند و به نوعي آدمها با دهانهايي درگير، كمتر سخن ميگويند و مجبور هستند به گفتههاي او گوش كنند.
گوشكردن و ارتباط غيركلامي
از قديم گفتهاند، آدم عاقل كسي است كه هم با گوش و هم با چشم خود گوش كند.
در زمان گوشكردن اگر حواس خود را معطوف كسي كنيم كه صحبت ميكند و با دقت تمام به حرفهاي او گوش دهيم، علاوه بر كلمات و جملات او خيلي چيزهاي ديگر را نيز ميشنويم؛ ما در اين زمان ميتوانيم به احساسات و عواطف وي پي ببريم و در روح او نفوذ كنيم. شايد بتوان گفت تماس چشمي مهمترين عامل تعيينكننده در خوب گوشكردن است و اين امر نشان ميدهد ما با جديت و علاقه به صحبت وي گوش ميدهيم. در اين ميان بهعنوان يك شنونده خوب سعي كنيم ضمن اينكه جذب گفتههاي گوينده ميشويم آنها را با دانش قبلي خود ربط دهيم.
پس يادتان باشد، زندگي كردن شبيه مدرسه رفتن است. با دقت گوش كنيم، ممكن است يك روز از اطلاعاتي كه به ما دادهاند امتحان بگيرند. در بسياري از زمانها پيش ميآيد كه نميتوانيم پاسخ گوينده را بدهيم در اين زمان معمولا پيش خود ميگوييم: واي فكر ميكنم، نشنيدم چي گفت! حال كه به پايان مطلب رسيديد آيا واقعا شنيديد من چه گفتم! |