گفتگو با همسر زنی که در سیل تهران گم شد |
يكشنبه 12 دي 1395 - ساعت 19:12 |
«٦٠ روز گذشته. این نخستین پنجشنبهای هست که واسه مریم مراسم قرآنخوانی گرفتیم. به امید این که یه خبری ازش بیاد. روزهایی هست که پیاده مسیر جوی آب رو میرم و دنبالش؛ چشم، چشم میکنم و میگردم. چشمهای مریم تو آخرین لحظههایی که دیدمش همراهم هست. به کی بگم؟ جلو چشمم افتاد تو آب و واسه همیشه رفت که رفت. مامورای شهرداری اون شب جرات نکردن بزنن به آب. دو متر بالا اومده بود. مامورا گفتن بذاریم فردا صبح دنبالش بگردیم. اما پیدا نشد که نشد.» |
روزنامه اعتماد در ادامه نوشته است: «دیگه حتی نمیتونم پامو بذارم تو خونه خودم. تو این ٦٠ روز با بچهها خونه خواهرم زندگی میکنیم. سه چهار بار رفتم خونه تا وسایل بچهها رو بیارم اما نفسم بالا نمیاومد. انگار همه چیز خواب بود. به خودم میگم ای کاش اون شب نمیگذاشتم بیاد دنبال بچهها. ای کاش جلوی کلاس زبان بچهها قرار نذاشته بودیم. ای کاش اون شب سیل نمیومد. ای کاش میتونستم از تو آب بگیرمش. چی شد که پیداش نکردن؟» |
روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com |
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news211201.html |