این روزها، مهمترین خبرهای سینمایی جهان، دوروبر فیلم "جنگ دنیاها" میگردد. فیلمی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و با بازی تام کروز؛ دو چهره سرشناس که به تنهایی میتوانند فروش، اعتبار و موفقیت یک فیلم را رقم بزنند. اسپیلبرگ سال گذشته فیلم "ترمینال" را ساخت که استقبال چندانی از آن نشد و بازی غافلگیرکننده کروز در فیلم "وثیقه" مورد توجه اعضای آکادمی اسکار قرار نگرفت. فیلم خیره کننده "جنگ دنیاها" یک بار دیگر میتواند همه نگاهها را معطوف به این کارگردان و بازیگر بزرگ بکند.
* "تام هنکس" و "تام کروز" دو ستاره سینمای آمریکا هستند که در سالهای اخیر همکاریشان با استیون اسپیلبرگ ادامه پیدا میکند.
* چطور شد که برای این نقش انتخاب شدید؟
- اسپیلبرگ جزو آن دسته از فیلمسازانی است که تمام بازیگران سینما، اخبار مربوط به پیش تولید و مراحل آماده سازی فیلم های او را دنبال میکنند. در عین حالی که فعالیت های سینمایی او اهمیت خبری دارد و به کنجکاویها پاسخ میدهد، اغلب دلشان می خواهد بدانند که آیا در تولید فیلم بعدی او سهمی دارند یا نه. منظورم این است که برای هر بازیگری "بازی کردن در فیلمی از استیون اسپیلبرگ" یک موقعیت ویژه است. برای من و تام (هنکس) این موقعیت ویژه تکرار شده است و این میتواند نکته مهمی در کارنامه سینمایی هر دوی ما باشد. شخصا در جریان تولید "نجات سرباز رایان"، تمام اخبار را پیگیری میکردم و با این که خودم مشغول بازی در فیلم دیگری بودم؛ روزی را انتظار میکشیدم که فرصت این همکاری فراهم شود.
* از بازی در این نقش پیچیده و غیرعادی چه احساسی دارید و "جنگ دنیاها" را در کارنامهتان چگونه ارزیابی میکنید؟
- در تمام این سالها، پس از قبول هر نقش، سعی میکنم خودم را در شرایطی قرار بدهم که امکان نزدیک شدن به آن شخصیت بیشتر باشد. طبیعی است که بازیگران در طول فعالیت حرفهایشان، نمیتوانند مثل مردم عادی، در انتخاب موقعیتهای زندگیشان آزادانه رفتار کنند. وقتی در جریان فیلمبرداری، ماه ها با یک شخصیت کلنجار میرویم و به آن فکر میکنیم، خود به خود زمان عادی را از دست میدهیم و دنیای تازهای برای خودمان میسازیم. در مورد "جنگ دنیاها" و شخصیتی که بازی کردم، این مسئله بیش از همیشه نمود داشت. نمیشد ساعتها در شرایطی زندگی کرد که جهان در حال نابودی است و خطر بیش از همیشه تهدیدکننده است و ساعتی بعد از یک همکار درباره عینک آفتابی تازهاش پرسید.
احساس میکنم "جنگ دنیاها" یکی از فیلمهای مهم دوران حرفهایام است، چون گذشته از اهمیت این فیلم، از لحاظ روانی وضعیت عجیبی داشتم.
* در حال حاضر، انسان معاصر با مقوله جنگ بیگانه نیست. زمان حمله نظامی به عراق، همه اخبار تحتالشعاع این ماجرا قرار داشت. "جنگ دنیاها" برای چنین تماشاگرانی که جنگ را اینگونه تجربه کردهاند، چه پیامی میتواند داشته باشد؟
- بهتر است این سوال را از کارگردان فیلم بپرسید یا در اندیشه های نویسنده متن اولیه "جنگ دنیاها" دنبال پاسخ بگردید ولی احساس میکنم این فیلم بیش از آن که "جنگی" باشد، به جنگ "میپردازد"؛ جنبههای هشدار دهنده آن از جنبههای هیجانانگیزش بیشتر است و به همین دلیل فکر میکنم از لحاظ مضمونی به "نجات سرباز رایان" نزدیکتر باشد تا فیلمهای جنگی قهرمان پرور. برای تماشاگرانی که امروز در جریان مستقیم جنگ های مختلف قرار دارند، فیلمهای جنگی، دیگر نمیتوانند هیجان کاذب ایجاد کنند.
*بسیاری از منتقدان میگویند فعالیت شما در سالهای اخیر با سالهای قبلتان قابل مقایسه نیست و دوره تازهای را در مسیر حرفهای تان میآزمایید...
- از آنها بابت قضاوتشان متشکرم! اما تصور میکنم آنها فیلمهای قبلی من را با دقت پیگیری نکردهاند؛ مثلا "متولد چهارم جولای" را ندیدهاند و از کنار "مرد بارانی" براحتی گذشتهاند. اصولا با تقسیم بندیهایی به این شکل مخالفم. خیلی از منتقدان ضعفهای فیلمها را بیش از همه به بازیگران نسبت میدهند و کمتر دیده شده که بگویند در یک فیلم ضعیف، بازی خوب یا حتی متعادلی دیدهاند. بازیگر حرفهای کسی است که از عهده نقشهایش برآید و اگر به عنوان بازیگر به رسمیت شناخته شد، پس بازیگر است. او در یک فیلم سرگرم کننده همان قدر "بازیگر" است که در یک فیلم فلسفی و پیچیده. بنابراین با این تقسیم بندی موافق نیستم. من نسبت به 15 سال پیش، از نظر حرفهای تغییر نکردهام، فقط کمی با تجربه تر و پختهتر شده ام.
* در شیوه کارگردانی اسپیلبرگ، هر نما به طور معمول طی چند برداشت گرفته میشود؟ ظاهرا سختگیری ها و نظارت مستمر و مستقیم او روی کار بازیگران، آنها را پس از مدتی از پا در میآورد!
- برای من که تجربه بازی در فیلم استنلی کوبریک را داشتم، "جنگ دنیاها" یک زنگ تفریح بود! یکی از ویژگیهای کارگردان های بزرگ مثل اسپیلبرگ این است که در فیلم هایشان میدانند که دنبال چه چیزی هستند و برای رسیدن به هدفشان، دنبال کسانی میگردند که آنها را در این راه یاری دهند. شناخت دقیق اسپیلبرگ از جزئیات کارش و تسلط او روی همه چیز، امکان هرگونه اشتباه یا شتابزدگی را به حداقل میرساند. در غیر این صورت او نمیتوانست به طور معمول سالی یک فیلم بسازد.
- این شانس را داشته اید که در این سالها، با کارگردانهای بزرگ و صاحب سبک بسیاری همکاری کنید. آیا فکر میکنید مسیری وجود داشته باشد که آن را نپیمودهاید یا کارگردانان باشند که آرزوی همکاری با آنان را داشته باشید؟
- قطعا اینگونه است. تمام بازیگرانی که به حرفهشان علاقهمند هستند، همواره رویاهای مختلفی را در سر میپرورانند. امکان ندارد که کسی در نقطهای توقف کند و بگوید: "خب! به هدفم رسیدم." مگر این که علاقهاش را به این کار از دست داده باشد. کارگردانهای بسیاری وجود دارند که دوست دارم در فیلمشان بازی کنم و نیز کارگردانهای بسیاری هستند که هنوز وارد سینما نشدهاند و من آرزوی همکاری با آنها را دارم. علاقه به سینما، همیشه امیدواریها را زنده میکند.
|