در سالهای نه چندان دور، هدف اصلی ساخت بسیاری از مسابقههای تلویزیونی بالا بردن سطح آگاهی، دانش و اطلاعات عمومی بینندگان بود، طبیعی است که فضای چنین مسابقاتی هم به اصطلاح سنگین بود، یعنی یک مجری جدی و شق و رق، شرکت کنندگانی که اغلب تحصیلات دانشگاهی داشتند و عدهای تماشاگر محترم که به موقع برندگان را تشویق میکردند!. "نامهها و نشانهها" معروفترین اینگونه برنامهها بود اما طبیعی است که تکرار بیش از اندازه این مسابقات تماشاگر عادی را خسته کرد؛ تماشاگری که به قصد گذراندن اوقات فراغت به تماشای تلویزیون نشسته بود، در بسیاری موارد حوصله یادگیری هیچ چیز را نداشت! این موضوع و افت تعداد تماشاگر به علت تکرار، سازندگان برنامههای تلویزیونی را به اتخاذ تصمیم جدیدی واداشت؛ یعنی برنامهریزان تصمیم گرفتند مسابقاتی ترتیب دهند که علاوه بر تامین هدف آموزشی، جنبههای سرگرم کننده و تفریحی را نیز مدنظر قرار دهد تا هم تماشاگر مشتاق یادگیری را حفظ کند و هم تماشاگر عادی را. "مسابقه هفته" نخستین مسابقهای بود که اینگونه ساخته شد و بسیار هم موفق بود.
سادگی بیان، نوآوری در طرح سوالها و بالاخره تبحر مجری از مهمترین دلایل موفقیت این برنامه بود. به دلیل فوق و بسیاری از دلایل دیگر، مسابقه هفته در کوتاه مدت یکی از پر بینندهترین برنامهها شد. البته این برنامه هم به سبب پخش طولانی و نداشتن نوآوریهای دیگر در نحوه ساخت، محبوبیت خود را از دست داد و همین طور تماشاگرانش را اما ساخت این برنامه سرآغازی بود برای ساخت انواع مسابقاتی که نخستین هدفشان سرگرم ساختن تماشاگر بود و اگر میشد اطلاعات دست و پا شکستهای هم به او میداد!
معروفترین اینگونه مسابقهها هم "مسابقه بزرگ" بود. برنامهای مهیج و سرگرم کننده با دو مجری که یکی سمبل شوخ طبعی بود و دیگری سعی در اعتدال جو حاکم بر مسابقه داشت. نخستین دوره این مسابقه با حضور حسینی و احمدزاده از اقبال زیادی برخوردار شد که دلیل اصلی این استقبال هم نوآوری در فضاسازی (تعداد تماشاگر و وسعت محل مسابقه و تنوع آن) طرح پرسشها و شیوه اجرا بود. اما این برنامه هم به سرنوشت "مسابقه هفته" دچار شد؛ یعنی از فرط تکرار خسته کننده شد و تمهید سازندگان در زمینه تغییر دادن مکان برگزاری مسابقه و مجریان آن کارساز نشد و هیچکدام از دورههای بعدی مسابقه نتوانست موفقیت دوره نخست را تکرار کند. "مسابقه بزرگ" هم سرآغاز ساخت مسابقهای شد که هدفی جز سرگرم ساختن تماشاچی نداشت.
حال ببینیم هدف از برگزاری مسابقه چیست؟
1) ایجاد انگیزه
طبعا نخستین هدف هر مسابقهای ایجاد انگیزه است یعنی فرد شرکت کننده در رقابت برای پیروز شدن میجنگد؛ جنگی فکری. او تلاش میکند تا از همه معلومات خود استفاده و همین باعث باز شدن فکر او و تماشاگری که همراه او به پرسش فکر میکند، میشود. از طرفی این موضوع باعث افزایش اعتماد به نفس شرکت کننده میشود.
2) آموزش
شاید اصلیترین هدف از برگزاری مسابقهای آموزش و افزایش سطح اطلاعات تماشاگر و شرکتکننده باشد چرا که با طرح و پرسشی، تماشاگر و فرد شرکت کننده در مسابقه همزمان به پاسخ میاندیشند و طبیعی است که به هر حال پاسخ برخی پرسش ها را که نمیدانند یاد میگیرند و البته در صورتی این هدف تامین میشود که طراحان سوال اشراف کامل بر انواع سوالها داشته باشند و صحیحترین پاسخ را هم عنوان کنند.
3) سرگرمی
سرگرم ساختن تماشاگر از اهداف اولیه بسیاری از برنامههای تلویزیونی است. حتی تماشاگری هم که برای جنبههای آموزشی بیننده مسابقه است، دوست ندارد حوصلهاش سر برود! البته نکته شایان ذکر در این مورد این است که نباید تماشاگر را به هر نحوی سرگرم ساخت یا جو مسابقه را به ابتذال کشاند.
پس از بررسی اهداف برگزاری مسابقه به انواع مسابقههای تلویزیونی میپردازیم. مسابقات تلویزیونی را به 2 دسته با موضوعات خاص و عام میتوانیم تقسیم کنیم.
الف) موضوعات خاص
بسیاری از مسابقات به موضوعات ویژهای میپردازند. ورزشی، علمی، فرهنگی، ادبی و... طبیعی است که اینگونه مسابقات تماشاگران خاص خود را هم دارد. یعنی تماشاگر این دسته مسابقات میداند چه میخواهد و تصادفا به همین علت، سازندگان و برنامهریزان اینگونه مسابقات باید تمام تلاش خود را به کار بیاندازند، یعنی طراحان سوال باید پاسخ هر پرسشی را که مطرح میکنند، بدانند و طبیعتا لازمه چنین امری مطالعه بسیار زیاد در حوزه علمی مربوط به سوالات است. از طرف دیگر، مجری برنامه هم باید تا حدودی به سوالات و پاسخهای آن آشنا باشد نه این که در هنگام خواندن پرسش یا پاسخ از روی نوشته ای که در اختیار دارد، به اصطلاح تپق بزند. همچنین پرسش ها باید به گونهای باشد که اطلاعات جدیدی به بیننده منتقل سازد. نه این که تکراری باشد.
ب) موضوعات عمومی
مسابقاتی از این دست، نسبت به مسابقات خاص بیشتر هستند. مسابقاتی که جذب مخاطب بیشتر و تامین رضایت مخاطبان جذب شده را هدف گرفتهاند. در این شکل از مسابقات اغلب اطلاعات عمومی مطرح میشود به نحوی که با سواد عمومی جامعه، موازنه داشته باشد. مسابقات مورد نظر غالبا فضایی شاد و مفرح دارند. شوخ طبعی مجری و شرکت کننده و انعطاف هر دو طرف جزو پیکره اصلی است. طراحی و ساخت چنین مسابقات بشدت حساس و پرخطر است، گویی گام بر لبه تیز تیغ می گذاری. اندکی ساده انگاری ابتذال را زمینهساز میشود و برنامه به کلی تباه میشود. تنوع مخاطب خطر جدی دیگر است که همواره در کمین این دست مسابقات است. جلب گستره مخاطب تکرار را در پی دارد و تکرار نارضایتی مخاطب را بر میانگیزد.
با توجه به این نکات آنچه مسلم است هدف یک مسابقه هرگز نباید پر کردن وقت تماشاگر تلویزیونی باشد ایجاد هیجان کاذب نیز آفتی جدی است که باید از آن حذر کرد زیرا هیجان کاذب به همان شدت که میآید از ذهن رخت بر میبندد و این یعنی پایان تاثیرگذاری و پایان همه چیز برای گروه تولید یک برنامه دنبالهدار.
طی ماههای اخیر بسیاری از طراحان و سازندگان مسابقات تلویزیونی با درک صحیح از این مقوله به خوبی حریف تکرار و هیجان سازی شده اند. مسابقات عمومی همچون سیمرغ و شمارش معکوس به عنوان نمونههای موفق از این دست مثال زدنی هستند. اما از سوی دیگر بسیاری از مدیران شبکه و برنامه سازان مرتبط راه آسانتری را پیش گرفتهاند یک دوربین، یک دکور ساده و ارزان و یک مجری نه چندان مسلط و چند خط تلفن با چاشنی جوایز ظاهرا فریبنده مخاطبان تصادفی را هدف گرفتهاند.
آنهایی که بی هدف سر در کنترل گیرنده میکنند و شبکهها را بالا و پایین می کنند شاید چند لحظهای بر این برنامهها مکث کنند و حداقل تا پایان یک برنامه آلوده آن شوند اما آنان که راه ساده را پیش گرفتهاند و ارزش مخاطب را درک نکردهاند هرگز نمیتوانند موفقیتی حرفهای در رسانهای را به ثبت برسانند.
جذب افراد متخصص، خوش فکر و خلاق در مرحله تحقیق، برنامه ریزی و طراحی مسابقه و در اختیار گرفتن افراد فنی متبحر در مرحله اجرا و تولید، همچنین بازنگری دائمی به بازخورد پخش قسمتهای ضبط شده میتواند پایههای یک مسابقه موفق را محکم کند. ماندگاری در ذهن مخاطب با آشنایی زدایی امکان پذیر است و کارگردانی که در خلق یک مسابقه جدید از این اصل پیروی کند جایی در خاطرات بصری تماشاگران رسانه ملی برای خود باز خواهد کرد و تماشاگران بسیاری را به مشتریان پر و پا قرص مسابقه خود تبدیل میکند.
|