نثر تاریخ بیهقی به سبب تفاوت آشنازدایانه آن با فارسی امروز به سبب غرابت و نیروی کهنه اگزوتیک آن و به سبب نیروی نوستالژیک آرکاییک آن؛ ما را به خود جذب میکند. منتهی نکته این است که آنگونه جذابیتها هر چه باشند ارزش هنری نیستند.
شهریارمندنیپور؛ نویسنده صاحب سبک شیرازی با اشاره به این نکته گفت: درباره زیبایی و ارزش زبان این اثر متن، گفته و بسیار نوشته و گفته شده است. اما به نظرم در لا به لای این ستایشها بعضی نکتههای مهم نادیده گرفته شدهاند از این گونه که: "نباید فراموش کنیم تاریخ بیهقی متنی است متعلق به حدود 10 قرن پیش."
وی ادامه داد: یعنی حتی اگر قرن اول هجری آغاز حرکت زبان دری این اثر نباشد که نیست اما به هر حال، زبان بیهقی زبانی است متعلق به روزگار ابتدایی زبان دری یا زبانی است از دوره نوجوانی زبان دری، به عبارت دیگر، نثر تاریخ بیهقی به دورهای تعلق دارد که زبان دری هنوز تکامل قرون بعد و بعدتر را نداشته و نیافته است.
او افزود: زبان فارسی از بعد از بیهقی 10 قرن فراز و نشیب، 10 قرن تکامل و تحول و البته سکون و خواب و فساد داشته، اما برآیند کلی آن در این 10 قرن رو به سوی پیشرفت و تکامل داشته است. یعنی فارسی امروز، بسا بیشتر از فارسی بیهقی تکامل گرفته است، پس زبان بیهقی، زبان قصصالانبیاء سور ابادی، زبان مناجات خواجه عبدالله انصاری یا زبان گلستان شالودههای مهم و محکم زبان فارسی هستند، اما معیار امروزین نیستند. نویسنده "آبی ماوراءبحار" در ادامه گفت: در بر "گمشده راعی" نثر کهن و نو، بر هم کنش و واکنش داستانی داشته و از تقابل آنها، متنی خوانده نشده و بینامتنی پدیدار می شود.
|