صندلی‌ای که هنوز داغ است
سه شنبه 21 تير 1384 - ساعت 16:15

وقتی آدم‌های قاب‌بندی شده در شرایط رسمی و دور از دسترس را در نزدیکی خودت می‌بینی جذابیت‌شان دو چندان می‌شود.

 

هموطن - مریم فلاح - وزیر، نماینده مجلس، قاضی، وکیل، مخترع، ورزشکار و صد البته بازیگران و هنرمندان غالبا در این ساختار شخصیتی متفاوت از خود به نمایش می‌گذارند. این همان جرقه‌ای است که آتش داغ کردن «صندلی داغ» را فراهم کرده است.
مجموعه تلویزیونی «صندلی داغ» نوروز 1383 متولد شد و توانست در همان ایام سفر و سیاحت مخاطبان بسیاری را به صفحه شیشه‌ای تلویزیون خیره کند و میهمانی‌های پرهیاهوی زیادی را به سکوت بکشاند. آغاز پرطمطراق این برنامه ارزان قیمت بیش از هر چیز بر اجرای ویژه و دور از انتظار مجری برنامه داریوش کاردان وابسته بود. ارتباطی که او با میهمانان دور از انتظار برنامه برقرار می‌کرد چیزی فراتر از رابطه یک گفت‌وگو کننده و گفت‌وگو شونده بود. انرژی‌ای که از نهایت سادگی اجرا برمی‌آمد گاهی میهمان برنامه را در موقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر، احساسی و صد البته تاثیرگذار قرار می‌داد؛ اما در نیمه سال هنگامی که مخاطبان برنامه به فضای آن عادت کرده بودند ناگهان در فاصله یک قسمت همه چیز دستخوش تغییر شد. تغییر دکور، مجری جدیدی را با خود همراه کرد. منوچهر نوذری مجری خاطره‌انگیز مسابقه‌های تلویزیونی این بار در دنیای تازه‌ای پا گذاشت که با دنیای خودش فرسنگ‌ها فاصله داشت. عدم هماهنگی ادبیات نوذری و روحیات او و دوری چندین ساله‌اش از اجراهای جذاب حرارت صندلی داغ را به سردی کشید سوال‌هایی که دیگر منطق و انسجام قبل را نداشت و دوری گفت‌وگو کننده و گفت‌وگو شونده ریزش مخاطبان جدی برنامه را سبب‌ساز شد. صندلی داغ می‌رفت که منجمد شود.
سال‌ 1384 اما، سال دیگری برای این برنامه بود.
احمد نجفی گویی بار دیگر خون تازه‌ای به فضای جسی برنامه تزریق کرد. این مجری خونگرم خوزستانی توانست کنجکاوی علاقه‌مندان دلسرد این برنامه هفتگی را برانگیزد. ایجاد فضایی پر افت و خیز با ریتم تند سوالات شبیه بمبارانی بود که در استودیویی مسقف اتفاق افتاده است.
ایجاد فضایی که عناصر متناقض نمای میهمانان برنامه را نمایان می‌ساخت و زمینه‌ساز بروز زلال‌ترین احساسات گفت‌وگو شونده می‌شد. همان چیزهایی که بیننده «صندلی داغ» را نسبت به تماشای آن تشنه‌تر و حریص‌تر می‌کرد.
خنده‌ها و گریه‌های آدم‌های جدی در کسوت سیاستمداران، فرماندهان نظامی، مسئولان قضایی، هنرمندان و... گاهی آنچنان تاثیرگذار بود که جریان ساز می‌شد.
فن گفت‌وگو کردن دیگر عنصری است که پایه‌های صندلی داغ بر آن استوار شده است. ساختن درام از گفت‌وگو، تخصصی است که در تجربه اندوزی به دست می‌آید. اینگونه درام که بیشتر برای جریان‌سازی‌‌های رسانه‌ای به کار گرفته می‌شود مانند همان قواعد کلاسیک؛ شروع، میان و پایان دارد و از گره افکنی و گره گشایی بهره می‌برد. نقاط اوج حساب شده و تحت کنترل مجری نیز به عنوان ابزار کنش مورد استفاده قرار می‌گیرد.
جالب این که این برنامه‌ها آنچنان نفوذی بر مخاطب پیدا می‌کنند که اغلب شبکه‌های جهانی از آنها به عنوان ابزار هدفمند برای ایجاد جریان های مورد نظر خود در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استفاده می‌کنند. امیدبخشی به جامعه از دیگر تاثیرات مشهود اینگونه برنامه‌ها است. آدم‌های بزرگ وقتی سفره دل می‌گشایند به مخاطب می‌فهمانند که کسی مانند دیگران هستند و تنها راز موفقیتشان تلاش، پشت کار و اندیشمندی است.
اما این اثرگذاری تنها از طریق چینش درست عناصر ساختاری برنامه ایجاد می‌شود. میهمان نام آشنا، چهره آشنا یا میهمانی که پس از ایجاد آشنایی، مخاطب بر اهمیت وجودی‌اش پی ببرد و مجری‌ای که شوخ طبعی در تار و پود کلام و رفتارش تنیده شده باشد در کنار هم می‌توانند دریچه‌ای تازه به دنیا را روی مخاطب بگشایند.
این اصل در برنامه صندلی داغ غالبا به خوبی رعایت می‌شود ولی در مقطع میانی دو پخش موفق نزول برنامه نتیجه جمع نشدن این دو سوی اصلی یک دیالوگ جذاب بود. گرچه بحران مجری‌گری تلویزیون در رسانه ملی کشورمان بسیار جدی است؛ هیچ خط و ربط درستی میان توانایی و حوزه حضور اغلب مجریان وجود ندارد و تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان به صورت کاملا تصادفی مجری را به کار دعوت می‌کنند ولی برنامه‌ای چون صندلی داغ نمی‌تواند از این قاعده غیراصولی و مخرب پیروی کند زیرا حیات و رونق آن دقیقا به همین نکته ساده وابسته است. ضمن این که در صورت مهیا کردن این شرایط باز هم تنها کارگردانی هوشمند و دقیق می‌تواند ظرایف و گوشه‌های گفت‌‌وگو را کشف و در جای مناسب براساس ریتم برنامه قرار دهد.
سوابق برنامه‌هایی از این دست در تلویزیون ایران اندک اما به یادماندنی است. برنامه "حرفه‌ای‌ها" با اجرای ماندگار "احمد نجفی" شاید نخستین گام موفق تلویزیون در این مسیر بود. "دوستانه" با اجرای غلامحسین لطفی نیز بسیار تلاش کرد تا به این دست برنامه‌ها تنه بزند ولی به همان دلایلی که برشمردیم در سطح نازلی باقی ماند.
آنچه نباید دور از نظر بماند این است که ابزار رسانه تیغی برنده است که در اثر استفاده نادرست کند می‌شود و در نتیجه دقت در استفاده، به ابزاری کارآمد بدل می‌شود.




روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news34982.html