از هیچ کس شنیده‏ای که بازی را بر سیخ کشیده باشند؟
هموطن , شنبه 12 شهريور 1384 - ساعت 10:00

ابو ایوب از مقربان وندیمان منصور خلیقه بود، هر گاه منصور او را طلبیدی رنگش زرد شده و لرزه بر اندامش افتادی.

 

لطایف الطوائف-ابو ایوب از مقربان وندیمان منصور خلیقه بود، هر گاه منصور او را طلبیدی رنگش زرد شده و لرزه بر اندامش افتادی. روزی محرمی او را در خلوت گفت تو مقرب و مصاحب خلیفه‏ای و پیش او کسی به قرب تو نیست سبب چیست که هرگاه از پی تو می‏فرستد متغیر می‏شوی و از بیم او دست و پا گم می‏کنی؟
ابوایوب در جواب آن محرم گفت که: بازی از خروسی پرسید که تو از خردی در خانه بنی آدمی و ایشان به دست خود آب و دانه تو مهیا می‏کنند و برای تو پهلوی خانه خود خانه می‏سازند، جهت چیست که هر گاه بر سر تو می‏آیند و می‏خواهند که تو را بگیرند غوغا و فتنه می‏ انگیزی و ازین خانه بدان خانه و ازین بام بر آن بام می‏گریزی.
من مرغی وحشی‏ام که در کوهسار بزرگ می‏شوم، چون مردم مرا صید کنند، بر سر دست ایشان آرام گیرم و چون مرا از پی صید فرستند با آنکه فارغ‏البال پرواز می‏نمایم صید را گرفته به خدمت باز می‏آیم و هرگز عربده و غوغا نمی‏کنم. خروس گفت ای باز هرگز هیچ جا دیده‏ای و یا از هیچ کس شنیده که بازی را بر سر سیخ کشیده باشند و بر آتش گردانیده؟ گفت: نی.
خروس گفت تا من درین خانه‏ام و نیک از بد باز می‏دانم صد خروس را دیده‏ام که سر بریده‏اند و بال و پرکنده، شکم آن را شکافته بر سیخ کشیده‏اند و کباب کرده، گوشت او را خورده‏اند و از هم گذرانیده.
نوحه و فریاد مرا جهت این است و از این جهت خاطرم مجروح و دلم اندوهگین است.




روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news42525.html