بنا به برآوردهای سازمان بینالمللی کار در سطح جهان حدود 3 میلیارد نفر نیروی کار وجود دارد که از میان حدود 30 درصد آنان اشتغال ناقص دارند و بیش از 140 میلیون نفر بیکارند. در این میان سطح بیکاری جوانان به طرز نگران کنندهای بالاست و بیش از 2 تا 3 برابر بیکاری بزرگسالان است.
روند رو به رشد جمعیت در 3 دهه گذشته بیکاری جوانان را به یکی از مهمترین و اساسیترین معضلات کشورهای مختلف بدل کرده است.
از طرفی جوانان به عنوان سرمایه ملی و نیروی اساسی تولید و رشد اقتصادی بدون داشتن شغل مناسب و آیندهای روشن در این زمینه با چالشی جدی روبهرو خواهند شد.
امروزه دسترسی به اشتغال پایدار یکی از نیازهای اساسی جوانان بوده و فراهم کردن بستر مناسب جهت دسترسی به آن یکی ازوظایف اساسی دولتها و خانوادهها محسوب میشود. در این میان حل مشکل بیکاری در ایران که بیش از یک سوم جمعیت آن را جوانان تشیکل میدهند و دسترسی به اشتغال مناسب مهمترین دغدغه جوانان است؛ زیرا بخش عمدهای از آنان در آستانه ازدواج و تشکیل زندگی مستقل قرار دارند و بدین ترتیب نیاز به فراهم آوردن شغل مناسب برای آنان اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در این زمینه باید این مسئله را نیز مد نظر قرار داد که شغل پایدار و مناسب موجب استقلال، آرامش روانی و آسایش زندگی افراد جامعه است؛ بنابراین دولت باید تلاشهای عمدهای را در این زمینه انجام دهد.
اشتغال و توسعه
توسعه درهر کشوری به عوامل متعددی بستگی دارد که میزان افراد شاغل آن یکی از این معیارهاست؛ بنابر آماری که سازمان ملل متحد ارائه داده است؛ در سال 2002 بیش از 1050 میلیون انسان در گروه سنی 15 تا 24 سال در جهان زندگی کردهاند که 5/48 درصد آنان را زنان جوان تشکیل میدهند، در این سال حدود 18 درصد جمعیت جهان را جوانان تشکیل میدادند.
در حال حاضر 85 درصد جمعیت جوان در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند که 60 درصد آنها درمنطقه آسیا قرار دارند؛ بنابراین توانمندسازی جوانان باید محور اساسی توجه در اقتصاد کشورهای در حال توسعه باشد. البته باید توجه داشت که جمعیت جوان در هر کشور بسته به عوامل جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و عوامل متعدد دیگر است که بنا بر سن، اندازه، خانوار، نسبت جنسی و نابرابری جنسیتی، فرصت و ساختار طبقات اجتماعی، سهولت دسترسی به تعلیم و تربیت پایه و آموزش مبتنی بر شغل، بود و نبود توان جسمانی و بالاخره سطح توسعه هر کشورخاص مربوط میشود.
کاهش جمعیت شاغل نسبت به جمعیت
جمعیت فعال اقتصادی با توجه به روندی که طی 2 دهه 1980 تا 2000 طی شده است در حال کاهش است.
دکتر اردلا ن طباطبایی، جامعهشناس، در این زمینه میگوید: کاهش میزان افراد شاغل نسبت به جمعیت را میتوان به 2 عامل نسبت داد. از یک طرف جوانان بیش از گذشته در سیستم تعلیم و تربیت قرار می گیرند و از طرفی افزایش مکانیزاسیون بخش مهمی از وظایف نیروی انسانی را بر عهده گرفته است.
وی اضافه میکند: در میان مناطق توسعه یافته درصد کمتری از جوانان فعال از لحاظ اقتصادی در طبقه 15 تا 19 سال قرار دارند، بالا بودن درآمد خانواده این امکان را به خانوادهها میدهد تا فرزندانشان مدت زمان بیشتری را به تعلیم و تربیت بگذرانند؛ در حالی که در خانوادههایی که درآمد مالی کمتری دارند، فرزندان ناگزیرند زودتر وارد جریان فعالیت اقتصادی شوند.
وی اضافه میکند: در جوامعی مثل ایران که افرا د نمیتوانند به شغل دلخواه خود دست پیدا کنند، ترس از بیکاری و بی شغلی به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای روانی افراد مطرح است و آرامش روانی افراد را بشدت تحت الشعاع خود قرار میدهد.
بیکاری چیست؟
بنا به تعریف سازمان بین المللی کار که امروزه تعریف همگانی یافته است، بیکار به کسانی اطلاق میشود که بیش از یک ساعت در طول روز کار کردهاند؛ اما فعالانه به دنبال کار میگردند. از طرفی کسانی هستند که میخواهند کار کنند، اما فعالانه در جستوجوی کار نیستند، زیرا امکانی برای یافتن یک کار سودمند نمییابند و در اصطلاح به آنها «کارگران مایوس» میگویند.
بنابراین میتوان مدعی شد که ارائه یک مفهوم گستردهتر از بیکاری یا اشتغال مفیدتر از آن چیزی است که معمولا به عنوان بیکاری پذیرفته میشود.
در بین سالهای 1993 تا 2003 میزان به کارگیری جوانان در شغلهای مختلف کاهش 4 درصدی داشته است. این امر به دلیل افزایش سالهای تحصیل جوانان است که قصد ادامه تحصیل دارند و بیشتر در محیطهای آموزشی میمانند و متاسفانه دغدغه فکری جوانان به تحصیلات باعث میشود که کارفرمایان تمایلی به استخدام دانشآموزان و دانشجویان در محیطهای کار نداشته باشند.
نرخ بیکاری در ایران
آمارها در ایران نشان دهنده آن است که 9 میلیون و 800 هزار جوان واجد شرایط اشتغال در کشور وجود دارد و بر اساس آمار سازمان مدیریت و برنامهریزی در سال گذشته 25 درصد جوانان واجد شرایط اشتغال بیکار هستند و افزایش این آمار تا حد بسیاری نگران کننده است. این در حالی است که نرخ بیکاری زنان نسبت به مردان بسیار بیشتر است و بنابراین به نظر میرسد که معضل «بیکاری جوانان» مهمترین مشکل پیش روی جامعه ایران باشد.
طبق گزارش ماهنامه «کار و جامعه» وابسته به موسسه کار و تامین اجتماعی وزارت کار و امور اجتماعی در سال 2003 میلادی بیش از 88 میلیون نفر از جوانان سنین 15 تا 24 سال در این کشورها بیکار بودند. همچنین میزان بیکاری جوانان کشورهای در حال توسعه بیش از بیکاری بزرگسالان است. به طوری که احتمال بیکاری برای جوانان در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به ترتیب 8/3 و 3/2 برابر بزرگسالان است، این در حالی است که نه تنها احتمال بیکاری جوانان بیش از بزرگسالان است، بلکه به طور عام جوانان در مشاغل غیررسمی کوتاه مدت با دستمزد کم، یا بدون حمایتهای اجتماعی به کار مشغول هستند.
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی
بیش از 35 درصد دانشآموختگان مراکز دانشگاهی بیکار هستند و این بسیار مایه نگرانی است. دکتر طباطبایی این مسئله را چنین ارزیابی میکند: این مسئله بخشی از یک واقعیت تلخ است. اما در کنار این واقعیت، باید این مسئله را نیز در نظر گرفت که بسیاری از فارغالتحصیلان کشور در مشاغل مرتبط با تحصیلاتشان قرار ندارند. درست است که بیکاری صدمات جدیای بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و روانی هر جامعه میگذارد، اما چه کسی منکر تاثیرات مخرب این نوع اشتغال است.
وی اضافه میکند: مسئلهای که بیش از همه باعث شکلگیری این وضعیت شده است، گسست بین یافتههای آکادمیک و نهاد اشتغال و کار در جامعه ایران است. از طرفی آنچه در دانشگاههای ما مطرح است، عمدتا با توجه به نیازهای کشور ما نیست، زیرا نهاد کار در کشور هنوز روند سنتی خود را طی میکند.
این در حالی است که «فرهاد رهبر» نایب رئیس احمدینژاد، رئیس جمهور و همچنین رئیس سازمان برنامه در گفتوگویی بیان کرده است: سرمایه حاصل شده از نفت، مشکلات جوانان را از قبیل مسکن، شغل و بیکاری حل خواهد کرد. این در حالی است که هدف و برنامه اصلی دولت احمدینژاد روی مسائل اقتصادی تمرکز یافته است.
جمعبندی
مرور بر نرخهای کلی بیکاری در کشورهای در حال توسعهای مانند ایران تصویر یکنواختی را نشان نمیدهد. با این حال میتوان با ارائه راهکارهایی این مسئله را تحت کنترل درآورد که از جمله این راهکارها میتوان به ظرفیت سازی در تولید و اشتغال با رویکرد استفاده حداکثری از فرصتها، شفافسازی بازار کار جوانان با رویکرد کاریابی و اطلاعرسانی، فرهنگسازی و اصلاح نگرش نسبت به اشتغال با رویکرد نهادینه کردن اخلاق کار در جوانان، توانمندسازی جوانان با رویکرد ارتقای دانش و مهارت، ایجاد فرصتهای برابر شغلی برای جوانان با رویکرد عدالت جنسیتی و منطقهای و همچنین افزایش انگیزه کارآفرینی در جوانان با رویکرد بسترسازی اشاره کرد.
و سرانجام باید توجه داشت که شغل نیاز جوان است که در استقلال فردی و اجتماعی او تاثیر داشته و باید بستر ارضای آن فراهم شود. از طرفی عرضه کار، حاصل فرآیند تصمیمگیری خانوار در انتخاب بین درآمد و فراغت با توجه به محدودیت زمان است و بالاخره اینکه داشتن یک «کار شایسته» که مستلزم آزادی، برابری، امنیت و حفظ کرامت انسانی است از حقوق اولیه هر انسانی محسوب میشود. زیرا داشتن شغل مناسب منجر به امنیت روانی و اجتماعی شده و سازگاری اجتماعی جوان را افزایش میدهد.
|