جمعه 7 ارديبهشت 1403

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی اجتماعی یتیمان تیره‏روز بم

 
 

چهارشنبه 6 آبان 1383

یتیمان تیره‏روز بم

 
 

علی کوچولو که در جریان زلزله پنجم دیماه سال 1382 همه اعضای خانواده‏اش را از دست داده است، دیگر در هفت آسمان یک ستاره هم ندارد.

این طفل یتیم را تحویل یکی از بستگانش داده بودند تا از او نگهداری کند؛ اما قیمش، معتاد از آب در‏آمده بود.
بازیگوشی، بزرگترین و تنها جرم این یتیم تیره بخت است.
قیم عملی‏اش هر گاه پای بساط سیخ و سنگش می‏نشست با سیخ داغش هم لول تریاکش را می‏گداخت هم دست کودک بی‏کس را که با شیطنت‏های کودکانه عالم هپروتی او را برهم می‏زد.
اینک کفیل سنگدل از حق سرپرستی این کودک تنها مانده عزل و مسئولیتش به عهده یکی دیگر از بستگانش سپرده شده است.
وقتی از او می‏پرسم که چرا دستش را سوزانده‏اند با نگاه معصومش می‏گوید، دستم را داغ کردند تا دیگر بازی نکنم.
خیلی تقلا کردم تا نم نگاهم را از چشمان کنجکاوش بدزدم؛ اما وقتی خواستم از او بپرسم که «آیا باز هم بازی می‏کنی»، زود حرفم را بلعیدم.
او دیگر گوشه‏گیر شده و بهار شادی‏های کودکانه‏اش به زردی گراییده است.
قصه کودکانه زلزله زده بی‏کس و کاری که تحویل بستگان نامناسب خود شده‏اند به حدیث این طفل رنجیده ختم نمی‏شود.
نمونه های او کم نیستند، به همان اندازه که اعتیاد در این دیار فاجعه‏زده نادر نیست.
یک دختر بچه پنج ساله که او نیز عین «علی» تک و تنها است و هم اینک نزد خانواده پدریش زندگی می‏کند، سرنوشتی بهتر از علی ندارد.
نامش «بهاره» است؛ اما برخلاف اسمش، گرد خزان زودرس و دلمردگی بر سبزینه خرمن زندگی‏اش نشسته است.
یکی از بستگان مادریش می‏گوید، او وقتی به خانه ما می‏آید بنای گریه و زاری را می‏گذارد و دیگر نمی‏خواهد پیش «آنها» که معتادند و دود و دم راه می‏اندازند، برود.
وی می‏افزاید: ما به زور او را به خانه سرپرستش باز می‏گردانیم. آن پگاه نکبت‏بار که قلب زمین لرزید، هم آشیانه گرم اینگونه کودکان را ویران کرد و هم سرنوشتی به هولناکی همنشینی با معتادان و بزهکاران را برایشان رقم زد. «محمد» دانش‏آموز کلاس اول راهنمایی،
 

" اکنون در بم سازمان‏هایی مانند بهزیستی، «حتح‏»ها و آژانس‏های وابسته به سازمان ملل مانند «یونیسف» می‏کوشند به این کودکان خدمات ارائه دهند.... "

 
 
دیگر کودک تیره‏بختی است که به دام این مهلکه سخت افتاده است.
خانواده‏ای که قرعه نگهداری محمد به نام آنها افتاده است، همگی معتادند و او نمی‏داند باید با درد یتیمی و داغ پدر و مادر و خواهر و برادرش سر کند یا با منقل و بافور خانواده جدیدش.
او می‏گوید، سرپرستش حتی پولی را که دولت به عنوان هزینه کفن و دفن والدین این کودک داده‏اند، روی بافور گذاشته است.
در این میان، برخی از کودکان یتیم بازمانده از زلزله سرنوشت هولناک‏تری نیز داشته‏‏اند به طوری که افراد ذکر شده نزد آنها حتی خوشبخت هم به حساب می‏آیند، مانند آن دختر 7 ساله‏ای که توسط قیم نابکارش به روز سیاه نشانده شد و اینک در بیمارستان بستری است.
البته برخی بی‏کسان این دیار مانند یک دختر 19 ساله مجبور شده است فرار را برقرار ترجیح دهند و به دنبال آینده‏ای نامعلوم سر به بیابان (خیابان) بگذارند. در این میان هستند کودکان دیگری مانند یک پسر 13 ساله که مجبور است با مشکلات اخلاقی خانواده تازه‏اش بسوزد و بسازد.
یقینا آینده این نوجوان درمانده تیره‏تر از آن دختر دانشجو بی‏کس و کاری است که از ترس قیم قاچاق فروشش به خوابگاه دانشگاهش پناه برده است.
البته سرنوشت اغلب کودکان بی‏کس و کار بازمانده از زلزله به این تیره و تاری‏ها هم نیست و چه بسیارند کسانی که در آغوش گرم خانواده‏های جدید خود روزگار یتیمی را به آرامی می‏گذرانند، عین «مرتضی لاشاری» کودک 10 ساله‏ای که پدر و مادر و دو برادرش را از دست داده است؛ اما از بخت بلندش مادربزرگ مهربانی داشته تا اینک در سایه‏اش بیاساید.
وقتی مادربزگ مهربانش، او را برای پیوستن به 25 کودک زلزله زده‏ای که برای اعزام به تهران جهت تماشای دیدار تیم‏های فوتبال ایران و آلمان جمع شده بودند، آورد نمی‏توانستم از مشاهده محبت بی‏دریغی که پیرزن به نوه‏اش می‏ورزید و کودک یتیم هم حق‏شناسانه به آن پاسخ می‏داد، دل بکنم. با این حال، حتی اگر تعداد کودکان یتیمی که به سرنوشت‏های دردناک ذکر شده گرفتار شده‏اند، نیز همین تعداد باشد که گفتم، باز هم نمی‏توان چشمان خود را روی وضعیت اسفبار آنها بست.
به گفته طیبه دهباشی، مددکار ستاد مداخلات روانی اجتماعی وزارت بهداشت در شهرستان بم، تاکنون روی مسئله سرپرستی و تعیین قیم مناسب برای اطفال یتیم بازمانده از زلزله بم دقت چندانی صورت نگرفته است.
وی می‏گوید، گاهی برای بعضی از بچه‏ها دو یا سه قیم تعیین می‏شود در عین حال که به صلاحیت آنها توجه کافی صورت نمی‏گیرد.
به گفته دهباشی، مسئولان به این گونه فرزندان یتیم (حتی افراد بزرگسال) کانکس مستقلی نمی‏دهند تا آنها بتوانند بدون نیاز به اقوام خود روی پایشان بایستند و
 

" در کشورهای پیشرفته فرزند خواندگی عین فرزندی است ولی در کشورهای دیگر نظیر ما هنوز این موضوع جنبه فرزند خواندگی دارد... "

 
 
به دام بستگان ناجورشان نیافتند.
خانم عباسی پور، کارشناس امور کودکان بم وابسته به بهزیستی کرمان نیز می‏گوید: برخی از کودکان یتیم دارای سرپرستان معتادی هستند که هزینه پرداخت شده برای نگهداری اطفال بی‏سرپرست را صرف اعتیاد خود می‏کنند.
وی افزود: به همین خاطر تاکنون چند مورد از این گونه کودکان را با کمک دادگستری به قیم‏های مناسب سپرده‏ایم.
آمارهای مختلف درباره تعداد کودکان بی‏کس و کار در منطقه زلزله‏زده بم وجود دارد، برخی آمارها تعداد کودکانی که یکی از والدین خود را در جریان زلزله از دست داده‏اند، بیش از 5 هزار نفر برآورد می‏کند.
این رقم در مورد تعداد کودکانی که هم پدر و هم مادر خود را از دست داده‏اند به حدود 2500 نفر می‏رسد.
اکنون در بم سازمان‏هایی مانند بهزیستی، «حتح‏»ها و آژانس‏های وابسته به سازمان ملل مانند «یونیسف» می‏کوشند به این کودکان خدمات ارائه دهند.
با این حال، قطع نظر از نفس معضلات همزیستی این دست کودکان با سرپرستان خلافکار، مشکلات ساختاری ارائه خدمات مطمئن به این گروه از کودکان که از نظر اقتصادی و روحی روانی نیازهای فراوانی دارند، معتنابه است.
دکتر محمد فرج‏پور روانپزشک و مشاور علمی برنامه‏های سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی کرمان بر این باور است، در کشور ما پدیده فرزند خواندگی هنوز جا نیافتاده است، در حالی که در کشورهای پیشرفته «خانواده‏های جایگزین» تا حدودی توانسته‏‏اند در این زمینه موفق عمل کنند.
وی می‏افزاید، در کشورهای پیشرفته فرزند خواندگی عین فرزندی است ولی در کشورهای دیگر نظیر ما هنوز این موضوع جنبه فرزند خواندگی دارد.
وی سنین بین 11 تا 20 سال را دوران «هویت یابی فرزندان» می‏خواند و معتقد است، در کشوری مثل کشور ما خانواده‏های جایگزین در این دوره سنی چیزی ندارند که به فرزند خوانده خود بدهند و نمی‏توانند درک درستی از خواسته‏های آنان داشته باشند لذا این مسئله موجب ایجاد فاصله بین خانواده جایگزین و فرزند خوانده می‏شود.
کودکان یتیم بمی در فاجعه زلزه همه کسی و کارشان را از دست داده‏‏اند؛ اما نباید با سپردن آنان به افراد ناباب، سلامت روحی و روانی آنان را نیز به ورطه نیستی و انحطاط کشاند.
دست داغ «علی کوچولو» نماد یک فاجعه انسانی است که دست کمی از فاجعه طبیعی پنجم دیماه 82 شهرستان بم ندارد.
اگر ما قادر به پیشگیری از بروز فاجعه اخیر نبوده و نیستیم، لااقل قادریم با اتخاذ تدابیر درست و داشتن حساسیت لازم در تعیین سرپرست کودکان یتیم، جلوی بروز تیره‏روزی و فلاکت مضاعف آنها را بگیریم.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
شارژ اضافی ۱۲۰هزار تومانی «یارانه‌ها» ذخیره نمی‌شود/ نحوه بهره‌مندی از این شارژ
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
چه زمانی برای اولین بار بگوییم "دوستت دارم"
:: ورزش ::
همه چیز درباره خویچا کواراتسخلیا، مارادونای گرجستانی
:: فرهنگ و هنر ::
قلم مقدس به‌دنبال معرفی اسوه برای نسل خبرنگاران است
:: حوادث ::
مرد تهرانی زن سابق خیانتکارش را کشت و خودکشی کرد

يادداشت
:: اجتماعی ::
استان مرکزی در انتظار مدیران کارآمد و انقلابی

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار