اخبار داخلی فرهنگ و هنر اکبر خواجویی :«رسم شیدایی»

هموطن سلام , سه شنبه 24 آذر 1383

اکبر خواجویی :«رسم شیدایی»

«رسم شیدایی» روی مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی دو گروه سنی بسیار متفاوت از هم انگشت گذاشته‌اید، بدون این‌که نگاه عمیقی به مسائل اجتماعی، روانی دیده شود، به نظر می‌رسد در سایه خلق لحظات طنز حرف و پیام اصلی مورد غفلت قرار گرفته است.

«رسم شیدایی» به‌زعم کارگردانش چه حرف‌هایی برای گفتن دارد؟
حرف‌های زیادی که به شنیدنیش می‌ارزد،
مثلا؟
من فکر می‌کنم که بهتر است قدری تحمل داشته باشید و تا آخر سریال با قصه همراه باشید.
در این مجموعه روی مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی دو گروه سنی بسیار متفاوت از هم انگشت گذاشته‌اید، بدون این‌که نگاه عمیقی به مسائل اجتماعی، روانی دیده شود، به نظر می‌رسد در سایه خلق لحظات طنز حرف و پیام اصلی مورد غفلت قرار گرفته است.
به نظر من برای رسیدن به چنین اهدافی باید داستان یا داستان‌های دیگری را انتخاب کرد.
یعنی بستر داستان‌پردازی‌های سریال «رسم شیدایی» را برای یک نگاه عمیق به موضوعات نمایشی مورد نظر، مناسب ندید؟
در مجموعه «رسم شیدایی» اگرچه در بعضی قسمت‌ها به این نکات اشاره شده؛ اما قصد کالبدشکافی و ارائه نظریه یا رهنمود نداشتیم، البته درحد و اندازه خودش به این مواردی که می‌گویید توجه شده است.
«رسم شیدایی» را بعد از ساخت 10 سریال و دو تجربه سینمایی، کارگردانی کردید، این کار چقدر خودتان را راضی کرد؟
در شرایط کنونی، احساس می‌کنم سریال «رسم شیدایی» هم با همه ویژگی‌هایی که دارد، جایگاه

	" موضوعاتی که به مشکلات جوان‌ها بپردازد و از طبقه متوسط و تحت فشارهای اقتصادی بگوید، این‌که چگونه زیر این بار سنگین کمر خم می‌کنند و گوش کسی هم بدهکار این حرف‌ها نیست... "

خوبی در میان آثارم به‌دست آورد.
بازخورد و توجه مردم را نسبت به این مجموعه چطور دیدید؟
اگرچه زمان پخش این مجموعه مناسب نیست ولی استقبال مردم خوب بوده است. البته هنوز خیلی راه مانده تا بتوانیم نظر قطعی در این خصوص بدهیم. پخش این مجموعه هنوز به نیمه هم نرسیده است. به قول معروف این قصه سر دراز دارد.
چرا از زمان پخش آن راضی نیستید؟
زمان پخش این سریال را اصلا مناسب نمی‌بینم، متاسفانه تداخل سریال‌های مختلف شبکه‌ها و همزمانی آنها با همدیگر باعث شده که تماشاگران علاقه‌مند به برنامه ما تاحدودی دچار سرگردانی در انتخاب شوند و گاهی با دیدن یک برنامه، برنامه دیگری را از دست بدهند.
اگر بخواهید استقبال مردم را از این سریال در قیاس با سریال «پدرسالار» بسنجید، وضعیت را چطور می‌بینید؟
نه تنها سریال «رسم شیدایی» که به نظر می‌رسد هیچ مجموعه دیگری تا به حال نتوانسته آنچنان که سریال «پدرسالار» مورد استقبال واقع شده بود، با اقبال مخاطب مواجه شود.
بعد از پخش این مجموعه، انتظار تکرار چنین موفقیتی، انتظار شیرینی برایم به وجود آورده است، برای تجربه دوباره یک چنین موفقیتی روزشماری می‌کنم. «پدرسالار» برای جذب مخاطب واجد چه المان‌هایی بود که جای خالی آن را در «رسم شیدایی» احساس می‌کنید؟
به هیچ وجه نمی‌شود به حاصل چنین جمع و تفریقی رسید.
با توجه به این‌که متن این مجموعه در ابتدا توسط احمد رمضانی نوشته شده بود، بفرمایید وقتی کار به شما محول شد، طی بازنویسی‌هایی که داشتید، چه تغییراتی اعمال شد؟
البته در بازنویسی‌های مجدد آقای رمضانی هم مشارکت داشته‌اند، در واقع من با همکاری ایشان کار بازنویسی را انجام می‌دادم، در مورد این‌که چه تغییراتی لحاظ شد، باید بگویم حتی به لحاظ خط داستان‌های فرعی که مهمترین آنها به شخصیت‌های فرعی گوهر و شهرزاد مربوط می‌شود در بازنویسی‌ نهایی، تغییراتی لحاظ شد. درواقع حضور و تداوم آنها در متن سریال، در این مقطع صورت گرفت که از این نظر در قیاس با متن اولیه کار بسیار متفاوت از آب درآمد.
علاوه بر «گوهر و شهرزاد» دیگر چه شخصیت‌هایی به کار وارد کردید؟
شخصیت‌های فرعی زیادی

	" بعد از پخش این مجموعه، انتظار تکرار چنین موفقیتی، انتظار شیرینی برایم به وجود آورده است، برای تجربه دوباره یک چنین موفقیتی روزشماری می‌کنم. ... "

در کار وارد شدند که نام بردن از آنها فرصت زیادتری را می‌طلبد. افرادی مانند میرزا، محسن، مرد آبادانی و ...
خط اصلی قصه و شخصیت‌های محوری داستان هم دستخوش تغییر شدند؟
به هر حال در هر بازنویسی برای بهتر شدن متن و زنده شدن شخصیت‌های قابل باور داستان در مورد همه پرسوناژها تغییراتی لحاظ می‌شود.
چرا نام این مجموعه از «عشق پیری» به «رسم شیدایی» تغییر کرد؟
به نظر می‌رسید که عنوان «عشق پیری» تعبیری از یک قصه تکراری را برای ذهن مخاطب به وجود می‌آورد، در صورتی که قصه اصلی ما چنین تعریف و تعبیری نداشته و ندارد. به همین لحاظ نام «رسم شیدایی» از میان نام‌هایی که پیشنهاد شد، مطلوب‌تر به نظر رسید و درنهایت برای این مجموعه انتخاب شد.
کار تازه چه دارید؟
کار تازه‌ای در پیش نیست. مثل همیشه باید دید دست تقدیر به کدام سو می‌کشاندمان و ...
به عنوان کسی که سال‌ها در تلویزیون در زمینه تولید مجموعه‌های داستانی فعالیت داشته‌اید، بفرمایید کمیت و کیفیت مجموعه‌های داستانی سیما را طی سال جاری چطور می‌بینید؟
در مجموع شاهد کارهای قابل ملاحظه‌ای هستیم که بعضا نشانگر حساسیت‌های تازه سازندگان این آثار است. البته اگر این فکاهی‌سازی‌های شبانه که بیشتر شباهت به نمایشنامه‌های رادیویی است ما را به ورطه ساده‌انگاری نکشاند.
جای خالی چه نوع برنامه‌هایی را در تلویزیون احساس می‌کنید؟
سریال‌های تاریخی که از گذشته ملت بگوید و این که چه بوده‌ایم و چه شده‌ایم. به نظر شما در حوزه موضوعات اجتماعی روز، مجموعه‌سازان ما نسبت به چه موضوعاتی باید بیشتر توجه داشته باشند؟
موضوعاتی که به مشکلات جوان‌ها بپردازد و از طبقه متوسط و تحت فشارهای اقتصادی بگوید، این‌که چگونه زیر این بار سنگین کمر خم می‌کنند و گوش کسی هم بدهکار این حرف‌ها نیست.
آیا اکبر خواجویی قصد ندارد، ساخت مجموعه‌های طنز شبانه را تجربه کند؟ انشاء‌ا... هرگز !
و در پایان ...
حرف گفتنی که بسیار است. بقیه حرف‌ها را می‌گذارم برای زمانی که پخش این مجموعه پایان یافت.