 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
عامل جنایت در بیمارستان از مرگ گریخت
|
| | |
 | خانواده دختر نوجوانی که سال گذشته توسط یکی از پرسنل بیمارستان مفرح به قتل رسیده بود از قاتل فرزند خود اعلام گذشت کردند. | به گزارش خبرنگار ما، زمستان سال گذشته مردی با مراجعه به کلانتری نازی آباد اعلام کرد دختر 17 سالهاش به نام مرجان از شب قبل گم شده و به خانه نیامده است.
پدر مرجان گفت: همسرم به خاطر زایمانی که انجام داده در بیمارستان مفرح بستری است و مرجان دخترم برای رسیدگی و مراقبت از وی به بیمارستان رفته بود، اما دیگر برنگشت.
پس از اعلام این شکایت تحقیقات ماموران برای پیدا کردن ردی از مرجان آغاز شد تا این که بعد از 2 روز باغبان بیمارستان مفرح جسد دختر جوانی را پیدا کرد و بعد از بررسیهای ماموران، مشخص شد جسد متعلق به مرجان دختر 17 سالهای است که چند روز پیش گم شده بود.
به این ترتیب باغبانی که جسد مرجان را پیدا کرده بود مورد بازجویی قرار گرفت، وی گفت: داشتم به درختان حیاط رسیدگی میکردم که یک دفعه متوجه گودالی شدم که در انتهای حیاط کنده شده بود. جلوتر رفتم یک دست پیدا بودو کمی که خاک را کناز زدم جسد دختری جوان را پیدا کردم.
پس از اظهارات این مرد تحقیقات ماموران برای پیدا کردن قاتل مرجان آغاز شد و بازپرس مجید متین راسخ بلافاصله در محل حضور یافت. تحقیقات اولیه نشان میداد، قاتل یا قاتلان، مرجان را هنگام خروج از بیمارستان به گوشهای از حیاط کشانده و به قتل رساندهاند، با توجه به این که ساعت گم شدن مرجان 7 شب به بعد بود و قبل از آن وی در اتاق مادرش بود، بنابراین این فرضیه که مرجان توسط شخصی در داخل بیمارستان به قتل رسیده باشد، قوت گرفت.
بنابراین اولین ماموریت کارآگاهان این بود که افراد داخل بیمارستان را مورد بازجویی قرار دهند، ماموران در بررسیها، ابتدا کشوی مخصوص کارگران بیمارستان را مورد بررسی قرار دادند و موفق شدند در یکی از این کشوها، کفش و پیراهن خونی یکی از کارگران که علی نام دارد پیدا کنند.
ماموران، بلافاصله علی را دستگیر کردند وی ابتدا منکر همه چیز شد و گفت: من مرجان را نمیشناسم، به همین خاطر ماموران آثار خون روی کفش و پیراهن علی را به آزمایشگاه فرستادند و مشخص شد لکههای خون روی لباس علی متعلق به مرجان است به این ترتیب این متهم مجبور به اعتراف شد، وی گفت: مدتها بود که به خاطر شرایط مالی بدی که داشتم تحت فشار بودم، زندگی برایم بسیار سخت شده بود، بدهکار بودم و پولی برای دادن بدهی نداشتم، از طرفی کرایه خانهام نیز عقب افتاده بود، داشتم در حیاط بیمارستان قدم میزدم تا شاید راه چارهای پیدا کنم، که یک دفعه چشمم به دختر جوانی افتاد که در حال عبور از حیاط بود، او را صدا زدم به طرفم آمد، به او گفتم که کاری دارم باید خصوصی با وی صحبت کنم، به هر بهانهای شده بود او را به گوشهای خلوت از حیاط کشیدم و خواستم تا جواهراتش را به من بدهد، اما مرجان که متوجه قصد من شده بود مقاومت کرد من و مرجان با هم درگیر شدیم، فشار بی پولی روی من آن قدر زیاد بود که متوجه رفتارم نبودم، به همین خاطر با روسری که سر مرجان بود، او را خفه کردم، گردنبندی که به گردن داشت را از گردنش کندم، برای این که مطمئن شوم او مرده است چند ضربه به بدنش زدم و فرار کردم، فردای آن روز برگشتم، جسد هنوز همانجا بود، میدانستم که تا ساعتها کسی آن اطراف نمیآید، گودالی کندم و جسد را داخل گودال انداختم و با عجله خاکها را روی آن ریختم و متوجه نشدم که دست آن دختر بیرون مانده، سپس به محل کارم برگشتم و لباسهایم را عوض کردم، اما چند روز بعد دستگیر شدم.
پس از تکمیل پرونده، علی برای محاکمه و صدور حکم نهایی به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد، اما قبل از تشکیل دادگاه، خانواده مرجان اعلام گذشت کردند.
بنابراین گزارش پرونده این متهم به خاطر جنبه عمومی جرم همچنان بازداشت و علی روز چهارشنبه هفته جاری محاکمه میشود.
| | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|