يكشنبه 21 ارديبهشت 1404

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی حوادث قاتل شرور در زندان مرتکب قتل دوم شد

 
 

شنبه 12 دي 1383

قاتل شرور در زندان مرتکب قتل دوم شد

 
 

جلسه محاکمه مردی که به اتهام قتل دوستش زندانی شده و در زندان نیز یکی از همبندی‏های خود را از پای درآورده بود، دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

قاتل شرور در زندان مرتکب قتل دوم شد
به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه دادگاه خاکی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و در طرح کیفرخواست خود گفت: دراین پرونده عباس متهم 33 ساله که به اتهام قتل دوستش در زندان رجایی شهر بوده، با یکی دیگر از زندانیان به نام عبدالرضا درگیر شد و او را با شی نوک تیز به قتل رساند. به گفته متهم، مقتول قصد زورگیری از وی را داشته است و به همین دلیل وی با ضربه یک شی نوک تیز دست ساز به سمت پهلوی راست که منجر به خونریزی داخلی و پارگی ریه شد او را از پای درآورد.
وی افزود: پس از قتل عبدالرضا، ضابطان قضائی در تحقیقات خود متوجه شدند، عباس در شرایط روحی و روانی سالم اقدام به قتل کرده و خود نیز اقرار صریح به قتل داشته، همچنین آلت قتاله نیز پیدا و از سوی پزشکی قانونی نیز تایید شده است لذا به استناد بند (ب) ماده 26 قانون مجازات اسلامی و سایر مقررات شرعی قصاص و حسب تقاضای اولیا دم تقاضای صدور حکم قانونی دارم.
در ادامه جلسه دادگاه به دستور قاضی عزیزمحمدی پدر عبدالرضا به عنوان یکی از اولیا دم و قیم فرزندان 9 و5 ساله مقتول در جایگاه حاضر شد و گفت: من هرچند که وضع مالی خوبی ندارم و فقیر هستم، اما سهم صغار را می‏دهم تا قاتل فرزندم قصاص شود، هرچند عبدالرضا خود به جرم حمل مواد مخدر در زندان بود، اما کشور قانون دارد و این مرد حق نداشت
 

" در طول 7 سال در زندان دچار بیماری عصبی شدم و در تمام این مدت به تجویز پزشک دارو مصرف می‏کردم، وقتی یک شب داروهایم را نمی‏خورم بسیار عصبی می‏شوم و کنترل خودم را از دست می‏ دهم من ظرفیتی مثل آدم‏های دیگر ندارم و زود خشمگین می‏شوم، به همین خاطر بود که آن روز در زندان نیز بسیار خشمگین شدم و عبدالرضا را با تیزی کشتم. من کنترل عصبی ندارم... "

 
 
پسرم را به قتل برساند و 2فرزند کوچک او را یتیم کند.همسر عبدالرضا بعد از محکومیت پسرم به طور غیابی از او طلاق گرفت و رفت و حاضر نشد بچه‏ها را با خود ببرد و مسئولیت نگهداری این بچه‏ها به گردن من بود، همیشه امیدوار بودم که پسرم از زندان آزاد می‏شود و دیگر خطای گذشته‏اش را تکرار نمی‏کند و بچه‏هایش را خودش نگهداری و به من و مادر پیرش هم کمک می‏کند ، اما این مرد تمام آرزوهایم را به باد داد و حالا مجبورم دو نوه‏ام را به خاطر ناتوانی مالی به بهزیستی بسپارم من فقط می‏خواهم عامل قتل پسرم قصاص شود.
سپس به دستور قاضی عزیزمحمدی، عباس، متهم به قتل برای دفاع ازاتهام خود در جایگاه حاضر شد وی در خصوص روز حادثه گفت: روز حادثه من و دو نفر از دوستانم در حال قدم زدن در کریدور بودیم که یکدفعه، عبدالرضا آمد و جلویم را گرفت، گفت: باید ساعتت را به من بدهی، من مقاومت کردم و گفتم حق نداری با من اینطور رفتار کنی و من ساعتم را به تو نمی‏دهم. عبدالرضا، یکدفعه با چاقو به طرفم حمله کرد؛ اما یکی از زندانیان او را گرفت و به داخل اتاقش برد تا وی را آرام کند اما انگار عبدالرضا در حالت طبیعی نبود، فکر می‏کنم مواد استفاده کرده بود او دوباره به طرفم حمله کرد، چاقو را زیر گلویم گذاشت و گفت: باید ساعتت را به من بدهی، وگرنه می‏کشمت، ما با هم درگیر شدیم تعداد زیادی از زندانیان اطراف ما را گرفته بودند که اکنون همه شاهد ماجرا هستند من برای این که بتوانم از خودم دفاع کنم عبدالرضا را کشتم.
در حالی که او چاقو را زیر گلویم گذاشته بود، من هم تیزی را به پهلویش کوبیدم، تا جایی که به یاد دارم یک ضربه بیشتر به او نزدم نمی‏دانم ضربه دوم را چه کسی به وی زده است، عبدالرضا در زندان دشمنان زیادی داشت او از هرکس که زورش می‏رسید اخاذی می‏کرد.
آن روز هم اگر من ضربه نمی‏زدم، او حتما مرا می‏کشت، چون چاقویش را زیر گلویم گذاشته بود. عباس درادامه درباره قتل اولی که انجام داده گفت: درگیری قبلی که منجر به قتل شد 7 سال پیش اتفاق افتاده و مقتول یکی از دوستانم بود، به خاطر مسائل مالی با هم بشدت درگیر شدیم، من در آن درگیری دوستم را با چاقو به قتل رساندم او به من بدهکار بود و نمی‏خواست بدهی‏اش را بدهد بعد از قتل از شهریار محل جنایت فرار کردم و به شهرم همدان رفتم ، اما در آنجا توسط ماموران دستگیر شدم.
وی گفت: در طول 7 سال در زندان دچار بیماری عصبی شدم و در تمام این مدت به تجویز پزشک دارو مصرف می‏کردم، وقتی یک شب داروهایم را نمی‏خورم بسیار عصبی می‏شوم و کنترل خودم را از دست می‏ دهم من ظرفیتی مثل آدم‏های دیگر ندارم و زود خشمگین می‏شوم، به همین خاطر بود که آن روز در زندان نیز بسیار خشمگین شدم و عبدالرضا را با تیزی کشتم. من کنترل عصبی ندارم.
بعداز دفاعیات عباس وکیل تسخیری او در جایگاه حاضر شد و از موکلش دفاع کرد، او در دفاعیاتش گفت: موکل من دچار بیماری افسردگی شدید و داروهایی که به تجویز پزشک استفاده می‏کند نشان دهنده این مسئله است.
و تقاضا دارم به خاطر جنون آنی که درلحظه ارتکاب به قتل دوم به وی دست داده، موکلم دوباره توسط متخصصان پزشکی قانونی معاینه شود.
پس از پایان دفاعیات وکیل مدافع عباس و اخذ آخرین دفاع از متهم قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام کرد و حکم نهایی طی چند روز آینده صادر خواهد شد.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
علت تلاطم بازار ارز در جریان مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
:: فناوری اطلاعات ::
فیبر نوری؛ اینترنتی که انتظارات شما را تغییر می‌دهد
:: روی خط جوانی ::
دلیل نوعروس برای طلاق 6 ماه بعد از عقد چه بود؟
:: ورزش ::
اولادقباد کوتاه آمد: قدردان آقای شمسایی هستم
:: فرهنگ و هنر ::
کارگردان پایتخت: تنابنده هرچه قدر گرفته باز هم کم است
:: حوادث ::
محاکمه پزشک متخصص به جرم قتل بی‌رحانه برادر

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار