 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
کبری با ضربات چاقوی همسرش برای همیشه خاموش شد
|
| | |
 | جلسه محاکمه مردی که با ضربات متعدد چاقو همسرش را در مقابل چشم فرزندش به قتل رسانده بود، روز شنبه در دادگاه کیفری استان تهران برگزار میشود. | به گزارش خبرنگار ما 6 مردادماه سال جاری، ماموران کلانتری چهاردانگه با تماس تلفنی مردی با خبر شدند، مرد جوانی همسرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده است.
ماموران بلافاصله در محل حاضر شدند و عباس – مرد 38 ساله – را دستگیر کردند، وی بعد از بازداشت به ماموران گفت: سال 79 بود که با همسرم ازدواج کردم، کبری همسر دوم من بود و چند ماه قبل از این ازدواج از زن اولم جدا شده بودم، دختر 8 سالهام را مادرم نگهداری میکرد.
وی گفت: اوایل کبری را دوست نداشتم، چون پدر و مادرم او را برایم انتخاب کرده بودند، اما کمکم به وی علاقهمند شدم، یک سال بعد از ازدواجمان صاحب یک دختر شدیم که حالا 3 ساله است، کمکم نافرمانیهای کبری آغاز شد، او از من تمکین نمیکرد و بیتوجهیهایش همیشه مرا خشمگین میکرد.
چند بار کبری با حالت قهر به خانه پدرش در شهرستان خوی رفته بود؛ اما من هر بار با خواهش و تمنا او را برگرداندم. 4 روز قبل از حادثه هم دقیقا همین اتفاق افتاد. همسرم به خاطر عدم تمکین از من و دعوایی که بین ما اتفاق افتاد، قهر کرد و به خانه پدرش رفت، باز هم من رفتم و او را برگرداندم، همسرم مرتب از من بدگویی میکرد و همین باعث شده بود که خانوادهاش نسبت به من بدبین شوند، پدرزنم مرتب با من دعوا میکرد، وی میگفت: دخترم را از تو پس میگیرم، میدانستم اگر این بار کبری به خانه پدرش برگردد او را هم از دست خواهم داد. به همین خاطر وقتی قهر کرد و به خانه خواهرش رفت، برای این که او را مجبور کنم، برگردد چاقویی برداشتم و به خانه خواهر زنم رفتم، به آنجا که رسیدم همسرم، دخترم و 3 فرزند خواهرزنم در خانه بودند، از کبری خواستم به خانه برگردد تا با هم حرف بزنیم، اما او قبول نکرد. باز با هم دعوا کردیم، حرفهای کبری آنقدر من را عصبانی کرد که با چاقو به طرفش حمله کردم، فرزندان خواهر زنم بشدت ترسیده بودند، به همین خاطر کبری به طرفم آمد تا چاقو را بگیرد، در همین لحظه یک ضربه به پهلویش زدم، کبری در برابرم مقاومت کرد، او قصد داشت چاقو را از من بگیرد که یک ضربه هم به کمرش زدم.
وی گفت: کبری هنوز سرپا بود و در برابرم مقاومت میکرد، به همین خاطر روبهرویم ایستاد، یک دفعه چاقو را به سینه سمت چپش فرو کردم و کبری از پای درآمد و افتاد، من خیلی ترسیده بودم، چاقو را روی زمین انداختم و فرار کردم، هنوز به سر خیابان نرسیده بودم که برادر باجناقم متوجه ماجرا شد، جلو مرا گرفت و تحویل ماموران داد.
این مرد گفت: چاقو را از آشپزخانهمان برداشته بودم و اصلا قصد کشتن همسرم را نداشتم و فقط میخواستم او را بترسانم تا مجبور شود از من تمکین کند.
بعد از تکمیل پرونده در دادسرای اسلامشهر، این پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و عباس روز شنبه در این شعبه محاکمه میشود.
| | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|