پنجشنبه 18 ارديبهشت 1404

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی حوادث افسر خلافکار

 
 

چهارشنبه 16 دي 1383

افسر خلافکار

 
 

دیوید افسر پلیس آمریکا به اتهام قتل «ارل شاو» 39 ساله در دادگاه حضور یافت. ارل شاو مرد سیاهپوستی که کرولال بود با شلیک سه گلوله دیوید، به قتل رسید.

افسر خلافکار
یکی از دادگاه‌های جنجال برانگیز در آمریکا مربوط به «دیوید کروپیفسکی» 24 ساله بود. دیوید افسر پلیس آمریکا به اتهام قتل «ارل شاو»
 

" روز حادثه دیوید حالت عادی نداشت، او از صبح که سرکار رفته بود چندین بار با همکارانش برخورد داشت و به نظر می‌رسید روز خوبی را آغاز نکرده است. در طول مسیر خانه تا پاسگاه پلیس به خاطر کم خوابی شب قبلش مدام در فکر بود که چطور می‌تواند امروز را بدون دردسر و درگیری به پایان برساند... "

 
 
39 ساله در دادگاه حضور یافت. ارل شاو مرد سیاهپوستی که کرولال بود با شلیک سه گلوله دیوید، به قتل رسید؛ اما با وجود تشیکل شدن چندین دادگاه برای متهم شناختن دیوید به عنوان قاتل و اقدام او به قتل عمد، دیوید بیگناه شناخته شد و از زندان آزاد شد. پرونده دیوید افسر پلیس که باعث مرگ مرد سیاهپوست کرولالی شده بود برای مدت یک سال به یکی از پرونده‌های جنجال‌برانگیز آمریکا تبدیل شد. دیوید تا زمان صادر شدن رای دادگاه که یک سال به طول انجامید در زندان حبس بود و وکیل او سعی داشت تا او را از اتهامات وارده تبرئه کند. دیوید، پسر افسر سابق پلیس، از 18 سالگی به یکی از نیروهای پلیس تبدیل شده بود و افتخار می‌کرد که راه پدرش را ادامه می‌دهد.
او در مدت کوتاهی توانست پله‌های ترقی را یک به یک طی کند و به درجات بالاتر نائل شود.
او به سفارش پدرش در یکی از پاسگاه‌های پلیس در نزدیکی منزلشان مشغول به کار شد و از کارش هم بسیار راضی بود.
ماموریت‌های مهمی که برعهده پاسگاه پلیس گذاشته می شد را به خوبی اداره می‌کرد و خیلی زود توانست به یکی از مهره‌‌های مهم در این پاسگاه تبدیل شود. دیوید در طول مدت کارش در کلاس‌های فوق‌العاده‌ای که توسط دفتر پلیس مرکزی تدارک دیده می‌شد شرکت می‌کرد و به همین خاطر توانست اطمینان همکارانش را به خودش جلب کند. اوضاع برای او همانطور که همیشه آرزو داشت پیش می رفت تا این که اتفاق ناگواری که هیچوقت تصورش را نمی‌کرد، رخ داد.
روز حادثه دیوید حالت عادی نداشت، او از صبح که سرکار رفته بود چندین بار با همکارانش برخورد داشت و به نظر می‌رسید روز خوبی را آغاز نکرده است. در طول مسیر خانه تا پاسگاه پلیس به خاطر کم خوابی شب قبلش مدام در فکر بود که چطور می‌تواند امروز را بدون
 

" او اصلا هیچ توجهی به فریادهای اطرافش نداشت و بدون توجه به تهدیداتی که اطرافیان به او می‌کردند همچنان به اطراف حمله‌ور می شد. چند دقیقه بعد، مردی که به ظاهر از بستگان مرد سیاهپوست بود وارد پاسگاه شد. او فریاد می‌زد که «ارل شاو» ناشنوا است و صدای آنها را نمی‌شنود؛ اما رفتار دیوانه‌وار آقای شاو در حدی بود که افسران پلیس چاره‌ای جز تهدیدات مکرر او نمی‌دیدند... "

 
 
دردسر و درگیری به پایان برساند. به محض این که به پاسگاه پلیس رسید به دفتر کارش رفت و سر خودش را با پرونده‌هایی که باید به انجام می‌رساند گرم کرد. همکاران دیوید همگی فهمیده بودند که او حالت عادی ندارد و دیوید نیز به آنها توضیح داد که به خاطر کم خوابی شدیدی که دارد، حالت‌های بی‌قراری به او دست داده که بهتر است کسی سر به سر او نگذارد. غافل از این که آن روز، روزی عجیب خواهد بود.
چند ساعت پس از حضور دیوید در پاسگاه ناگهان او صدای جروبحث را از بیرون دفترش شنید. صدای همکارانش را می‌شنید که داشتند سر کسی داد می‌زدند که چنگکی را که در دست دارد زمین بگذارد. دیوید بلافاصله اسلحه‌اش را از روی میزش برداشت و از اتاق بیرون دوید. وقتی وارد سالن پاسگاه شد مرد تقریبا قد بلند سیاهپوستی را دید که چنگک بزرگی که در مزارع استفاده می‌شود را در دست دارد و به اطراف حمله‌ور می‌شود.
دیوید مرتبا فریاد می‌زد که این مرد چنگکی که ظاهری بسیار خطرناک داشت را زمین بگذارد؛ اما ظاهرا بی‌فایده بود.
او اصلا هیچ توجهی به فریادهای اطرافش نداشت و بدون توجه به تهدیداتی که اطرافیان به او می‌کردند همچنان به اطراف حمله‌ور می شد. چند دقیقه بعد، مردی که به ظاهر از بستگان مرد سیاهپوست بود وارد پاسگاه شد. او فریاد می‌زد که «ارل شاو» ناشنوا است و صدای آنها را نمی‌شنود؛ اما رفتار دیوانه‌وار آقای شاو در حدی بود که افسران پلیس چاره‌ای جز تهدیدات مکرر او نمی‌دیدند.
شارل به طرف یکی از افسران پلیس به نام «برندون فلانت» حمله ور شد.
دیوید قبل از آن که «ارل» بتواند آسیبی به او برساند به طرف او شلیک کرد.
یک گلوله به بازو و یک گلوله به شکم ارل کافی بود تا او را نقش‌ برزمین کند.
بلافاصله پس از شلیک به سمت ارل، همکاران دیوید آمبولانس را خبر کردند تا ارل را به بیمارستان برسانند؛ اما دیگر دیر شده بود، ارل بر اثر خونریزی شدید درگذشت. از زمان به قتل رسیدن «ارل» پرونده دیوید تشکیل شد. او به اتهام قتل مردی که ناشنوا و لال بود، چندین بار در دادگاه حاضر شد تا این که بالاخره دادگاه او را تبرئه کرد. وکیل دیوید مدعی شد که او تنها برای دفاع از همکارش به سمت ارل شلیک کرده است و بنابراین شلیک او برای دفاع بوده است و او باید تبرئه شود. دیوید اکنون در همان پاسگاه پلیس مشغول به کار است.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
علت تلاطم بازار ارز در جریان مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
دلیل نوعروس برای طلاق 6 ماه بعد از عقد چه بود؟
:: ورزش ::
اولادقباد کوتاه آمد: قدردان آقای شمسایی هستم
:: فرهنگ و هنر ::
کارگردان پایتخت: تنابنده هرچه قدر گرفته باز هم کم است
:: حوادث ::
محاکمه پزشک متخصص به جرم قتل بی‌رحانه برادر

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار