پنجشنبه 18 ارديبهشت 1404

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی حوادث مرد حقه باز دار و ندار زوج خوش خيال را ربود

 
 

شنبه 19 دي 1383

مرد حقه باز دار و ندار زوج خوش خيال را ربود

 
 

کارآگاهان پلیس آگاهی تهران تحقیقات گسترده‌ای را از مرد رمال که به بهانه خارج کردن طلا و عتیقه از زیرزمین جواهرات مردم را به سرقت می‌برد، آغاز کرده‌اند.

مرد حقه باز دار و ندار زوج خوش خيال را ربود
به گزارش خبرنگار ما، این مرد که رمضان نام دارد در پی شکایت فردی به نام کمال تحت تعقیب ماموران قرار گرفت و در یک قرار ملاقات صوری به دام افتاد.
کمال که راننده سرویس یکی از ادارات است چند روز پیش با مراجعه به اداره آگاهی به ماموران گفت: مدتی پیش زمانی که از محل کارم به خانه برمی‌گشتم مردی را دیدم که کنار خیابان در انتظار تاکسی بود و او را سوار کردم. در بین راه این مرد خود را رمضان معرفی کرد و گفت می‌تواند با خواندن ورد و دعا از زیرزمین عتیقه و طلا خارج کند.
کمال
 

" وقتی به مسافرخانه رسیدیم، رمضان به بهانه فروختن گهواره و مجسمه، از ما جدا شد و دیگر او را ندیدیم، ولی از مردم آن محل شنیدیم که افراد دیگری توسط رمضان به طلا و عتیقه دست یافته‌اند... "

 
 
ادامه داد: رمضان اطلاعات زیادی درباره تاریخ و عتیقه‌جات داشت و همین باعث شد تا فریب حرف‌هایش را بخورم. به این ترتیب قرار شد من و همسرم همراه رمضان به آستانه اشرفیه برویم تا او ما را ثروتمند کند.
چند روز بعد 3 نفری به این شهرستان رفتیم و صبح زود راهی محلی در دامنه کوه‌های آن منطقه شدیم. مه غلیظی همه جا را دربر گرفته بود و ما به سختی می‌توانستیم اطرافمان را ببینیم. پس از توقف در محل مورد نظر رمضان 4 عدد میخ به زمین کوبید و در وسط آن مربع نشست. پس از دقایقی تمرکز، چیزهایی زیر لبش زمزمه کرد و به ما گفت این محل طلسم شده و برای شکستن طلسم باید روی میخ‌ها، طلا بگذاریم. همسرم همه جواهرات همراهش را به رمضان داد و او دوباره شروع کرد به خواندن ورد و دعا. لحظاتی بعد ناگهان متوجه شدم گهواره کوچکی مقابل او قرار دارد و یک مجسمه نیز در گهواره قرار داد. رمضان گفت این گهواره طلسم شده و نباید جواهرات را از آن جدا کنیم. برای همین او گهواره و جواهرات را با خود برداشت و همگی به طرف شهر به راه افتادیم.
وقتی به مسافرخانه رسیدیم، رمضان به بهانه فروختن گهواره و مجسمه، از ما جدا شد و دیگر او را ندیدیم، ولی از مردم آن محل شنیدیم که افراد دیگری توسط رمضان به طلا و عتیقه دست یافته‌اند.
پس از اظهارات کمال، ماموران از او خواستند با رمضان تماس بگیرد و از او بخواهد برای به دست آوردن عتیقه بار دیگر به آستانه بروند. به این ترتیب رمضان در محل ملاقات دستگیر و به دستور دادیار رضوانفر در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت تا تحقیقات پلیسی پرده از دیگر اعمال مجرمانه او بردارد.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
علت تلاطم بازار ارز در جریان مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
دلیل نوعروس برای طلاق 6 ماه بعد از عقد چه بود؟
:: ورزش ::
اولادقباد کوتاه آمد: قدردان آقای شمسایی هستم
:: فرهنگ و هنر ::
کارگردان پایتخت: تنابنده هرچه قدر گرفته باز هم کم است
:: حوادث ::
محاکمه پزشک متخصص به جرم قتل بی‌رحانه برادر

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار