 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
قاتل کبري : مرا اعدام کنيد
|
| | |
 | مردجوانی که به خاطر سوء ظن به همسرش او را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، در جلسه محاکمه خود از قاضی عزیز محمدی و چهار مستشارش خواست تا او را قصاص کنند. | در ابتدای جلسه دیروز خاکی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و به قرائت کیفر خواست پرداخت و گفت: متهم – عباس- چند ماه قبل همسر خود - کبری - را با ضربات چاقو به قتل رساند. وی بعد از دستگیری در دادسرای چهاردانگه مورد بازجویی قرار گرفت ودر بازجوییها گفت: همسرم نزد خانوادش از من بدگویی میکرد. آن روز عصبانی شدم، همسرم در اسلامشهر منزل باجناقم بود، چند بار برای بازگرداندن وی رفته بودم اما قبول نکرد که برگردد، روز حادثه چاقو را بردم که او را بترسانم تا برگردد، اما همسرم که زن تند خویی بود در برابرم مقاومت کرد. او با من درگیر شد و میخواست چاقو را از من بگیرد و من هم با چاقو او را کشتم، بنابراین با توجه به اعترافات متهم جرم وی ثابت شده است بنابراین تقاضای صدورحکم قانونی دارم.
سپس پدر کبری در جایگاه حاضر شد و گفت: من فقط تقاضای قصاص قاتل فرزندم را دارم تفاضل دیه و سهم صغار را هم میپردازم.
در ادامه جلسه دادگاه با درخواست قاضی عزیزمحمدی، عباس در جایگاه قرار گرفت و به تشریح وقایع روزحادثه پرداخت. او گفت: قتل عمد همسرم کبری را قبول دارم و از دادگاه میخواهم که مرا قصاص کند چون درست از زمان وقوع قتل تا به حال هر شب خواب همسرم را میبینم.
وی ادامه داد: اززمانی که با همسرم کبری ازدواج کردم او مرتب پیش خانوادهاش از من بدگویی میکرد، همین مسئله باعث شده بود آنها نسبت به من بدبین شوند. پدر زنم همیشه میگفت حق دخترم را از تو میگیرم . من از دست رفتارهای همسرم خسته شده بودم، یک کارگر ساده بودم که به سختی زندگیام را سپری میکردم تا این که کبری قهر کرد و به خانه پدرش رفت به دنبالش رفتم و با خواهش وتمنا از او خواستم تا بیایید و وی هم با وساطت بقیه آمد، اما 4 روز بیشتردر خانه من نماند و باز قهر کرد و به خانه خواهرش در اسلامشهر رفت. دوباره به دنبالش رفتم و با خواهش و التماس از او خواستم که به خانهام بیاید، اما کبری ناگهان شروع به داد وفریاد و فحاشی کرد و گفت: تو حق نداری مرا مجبورکنی به خانهات بیایم، من مهریهام را به اجرا میگذارم و دار و ندارت را میگیرم. آن روز به خانه برگشتم تصمیم گرفتم با تهدید همسرم وی را مجبور کنم که به خانه برگردد به همین خاطر هم چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به سراغش رفتم. دوباره به او گفتم برگردد، اما باز شروع به فحاشی کرد چاقو را برداشتم و به طرفش حمله کردم گفتم اگر حرف من را قبول نکنی تو را میکشم، بازهم مقاومت کرد او هم به طرفم آمد تا چاقو را از من بگیرد ما با هم درگیر شدیم همسرم مرا به عقب هل داد در این لحظه بشدت عصبانی شدم او را به زمین انداختم. کبری بلند شد ودوباره به طرفم آمد یک ضربه چاقو به او زدم اما وی باز مقاومت کرد، دستش را به طرف چاقو آورد خون شدیدی از او می رفت فکر میکردم ترسیده باشد اما کبری نه تنها نترسیده بود بلکه قصد داشت چاقورا از من بگیرد و حمله هم بکند. در این لحظه ضربهای دیگر به شکمش زدم هنوز از پا نیافتاده بود و باز سعی میکرد مقاومت کند اما نمیتوانست.
او برگشت و به طرف دخترمان محدثه رفت، من یک ضربه دیگر به کمرش زدم. دراین لحظه بود که کبری به زمین افتاد، وقتی همسرم را غرق در خون دیدم به خودم آمدم و متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. از ترس فرار کردم، سرخیابان برادر باجناقم وقتی مرا با دستان خونی در حال فرار دید متوجه ماجرا شد و مرا تحویل ماموران داد.
عباس ادامه داد: من در ازدواج اولم شکست خورده بودم ، همسر اولم سرناسازگاری بامن داشت حتی چند بار به خاطر ترک نفقه از من شکایت کرده بود حاصل آن ازدواج دختر 9 سالهام است که حالا مادرم بزرگش میکند. بعد از این که از ام البنین جدا شدم با کبری ازدواج کردم او هم ازشوهر اولش جدا شده بود، فکر میکردم چون هر دو ما یک تجربه ناموفق داشتیم پس میتوانیم با هم زندگی خوبی داشته باشیم اما کبری با عدم تمکین و رفتارهای کینه جویانهاش مرا دچار عصبانیت کرد و باعث شد تا او را بکشم حالا هم هیچ خواستهای به جز این که قصاص شوم ندارم شاید با قصاص من دل خانواده کبری آرام شود.
سپس وکیل مدافع عباس در جایگاه حاضر شد و به دفاع از موکل خود پرداخت و از قاضی خواست تا عباس را به خاطر این که در لحظه قتل دچار جنون آنی شده بود از اتهام قتل تبرئه کند، اما دادگاه این ادعا را نپذیرفت.
پس از این که عباس آخرین دفاع خود را انجام داد قاضی عزیز محمدی پایان جلسه دادگاه را اعلام کرد و گفت ظرف مهلت قانونی رای پرونده را صادر خواهد کرد.
| | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|