اخبار خارجی حوادث محکومیت یک سرمایه‌دار

چهارشنبه 23 دي 1383

محکومیت یک سرمایه‌دار

یکی از سرمایه‌گذاران نیوجرسی آمریکا به اتهام صدور قتل همسرش دستگیر و روانه زندان شد.

«فرد نیولاندر» که مدت‌هاست از اتهام به قتل رساندن همسرش فرار می‌کند بالاخره با وجود شاهدان بسیار براین ماجرا به اتهام دستور به قتل عمد به زندان محکوم شد. «فرد» متهم است با پرداخت 15 هزار دلار پول به یک مرد نسبتا دیوانه دستور به قتل رساندن همسرش را صادر کرده است.
فرد و همسرش کارل، 28 سال پیش با یکدیگر ازدواج کردند. ثمره ازدواج این زوج 3 فرزند است که بین 20 تا 29 سال دارند و همگی ازدواج کرده‌اند. پسر بزرگ آنها 29 ساله «متیو» نام دارد و خود او به یکی از سرمایه‌داران بزرگ این منطقه تبدیل شده است. متیو کسی است که ماجرای زندگی پدر و مادرش را در دادگاه به خوبی تشریح کرد و ادعا کرد اختلافات همیشگی بین پدر و مادرش موجب این اتفاق شده است. متیو در دادگاه این طور شروع کرد.
«پدر و مادرم از سال‌ها پیش با یکدیگر اختلاف داشتند. از همان زمان که یادم می‌آید و ما کوچک بودیم آنها همیشه با یکدیگر دعوا داشتند. پدرم مرد بی‌خیالی بود که نسبت به همه مشکلات خانواده‌اش بی‌تفاوت بود و برعکس مادرم همیشه دلش می‌خواست خانواده‌ای منسجم و پرمحبت داشته باشد.
مادر برای خودش یک نانوایی داشت و همه وقتش را صرف راه‌اندازی و پررونق کردن کارش کرده بود. او اصلا از پدرم پول نمی‌گرفت و با وجود وضعیت خوب پدرم هرگز از او کمک مالی نمی‌گرفت. سال‌ها از پی هم می‌گذشت و پدرم هرگز نفهمید که ما به کدام مدرسه رفتیم و چطور درس خواندیم. او هرگز به مسائل ما اهمیت نمی‌داد؛ اما از طرف دیگر با وجود این که مادرم بارها از او تقاضای طلاق کرده بود، پدر طلاقش نمی‌‌داد.»
اظهارات متیو در دادگاه به عنوان مدارک پرونده استفاده شد. قاضی پرونده از فرزندان این زوج خواست تا همگی هرآنچه را که در مورد زندگی مشترک

	" فرد و همسرش کارل، 28 سال پیش با یکدیگر ازدواج کردند. ثمره ازدواج این زوج 3 فرزند است که بین 20 تا 29 سال دارند و همگی ازدواج کرده‌اند. پسر بزرگ آنها 29 ساله «متیو» نام دارد و خود او به یکی از سرمایه‌داران بزرگ این منطقه تبدیل شده است... "

پدر و مادرشان می‌دانند در اختیار قاضی بگذارند تا او بتواند بهتر تصمیم بگیرد. دختر فرد و کارل نیز که ربکا نام داشت با حضور در دادگاه ادعا کرد که مادرش هرگز دل خوشی از پدرش نداشته و همیشه با یکدیگر اختلاف داشته‌اند. ربکا نیز حرف‌های برادرش را تایید کرد که مادرشان چندین بار از فرد تقاضای طلاق کرده بود؛ اما فرد هر بار تقاضای طلاق کارل را نمی‌پذیرفت. جالب این بود که ظاهرا با گذشت زمان و بالاتر رفتن سن کارل و فرد، کارل دیگر انگیزه جدا شدن از همسرش را نداشت و بنا به گفته فرزندان آنها، این بار فرد بود که سر هر مسئله کوچکی به کارل پیشنهاد طلاق می‌داد.
«همه چیز انگار برعکس شده بود در حالی که مادر 52 سال داشت و پدرمان هم 61 ساله بود، پدر تازه تصمیم گرفته بود مادر را طلاق دهد. او هم اصلا راضی به جدا شدن نبود. مادر چندین بار به من گفت که دلش نمی‌خواهد دوران میانسالی‌اش را تنها زندگی کند و زندگی 28 ساله‌اش را از هم بپاشد؛ اما پدر انگار لج کرده بود و می‌خواست به هر بهانه‌ای مادر را طلاق دهد.» ربکا در دادگاه بیش از 2 فرزند دیگر این زوج علیه پدرش صحبت کرد. او ادعا کرد که پدرش چندین بار مادرش را کتک زده؛ اما کارل هرگز از شوهرش به پلیس شکایت نکرده است. ربکا اعتراف کرد که حتی خودش چندین بار مادرش را ترغیب به شکایت کردن از پدرش کرده است؛ اما کارل هر بار به خاطر آبرویش هیچگاه در مورد آزارهایی که از سوی شوهرش می‌دید با کسی صحبت نکرد.
پس از صحبت‌های فرزندان این زوج در دادگاه، «لن جنوف» 50 ساله برای شهادت دادن در دادگاه حاضر شد. لن همان مردی است که کمی حالات دیوانگی دارد و اعتراف کرد که با گرفتن پول از فرد، همسر او کارل را به قتل رسانده است. او این طور اعتراف کرد: «من و فرد از مدت‌ها پیش با یکدیگر آشنا و دوست بودیم. او به من می‌گفت که دیگر همسرش را دوست ندارد و می‌خواهد او را طلاق دهد؛ اما همسرش کارل راضی به این کار نمی‌شود. من چندین بار به او پیشنهاد کردم که خانه را ترک کند؛ اما او می‌گفت که نمی‌خواهد همه دارایی‌اش را برای همسرش بگذارد. بالاخره هم پیشنهاد به قتل رساندن همسرش را با من در میان گذاشت. من هم که شرایط مالی خوبی نداشتم قبول کردم که در ازای 15 هزار دلار کارل را به قتل برسانم.» ظاهرا پس از قبول پیشنهاد از سوی فرد، «لن» تصمیم به قتل کارل می‌گیرد او با تهیه اسلحه از یک مغازه کوچک طبق نقشه‌ای که با فرد کشیده بود سراغ کارل رفت. او با کلیدی که فرد در اختیار او گذاشته بود وارد منزل شد و منتظر شد تا کارل از سرکار برگردد و بلافاصله پس از وارد شدن کارل به منزل در پذیرایی خانه او را غافلگیر کرد و با شلیک 5 گلوله او را به قتل رساند و از محل حادثه متواری شد. پس از اجرای نقشه، فرد از محل کارش به خانه بازگشت و بلافاصله با حالتی هراسان پلیس را در جریان قرار داد. پلیس از همان لحظات اولیه به فرد مشکوک شد تا بالاخره توانست از وی اعتراف بگیرد. پس از اظهارات شاهدان در دادگاه، قاضی فرد را به اتهام صدور دستور قتل همسرش به حبس ابد محکوم کرد و با اثبات حالات غیرعادی و روانی در لن، او به 15 سال زندان محکوم شد.