اخبار داخلی حوادث دانشجو دانشگاه تهران همراه برادرش به سرقت رفت

شنبه 26 دي 1383

دانشجو دانشگاه تهران همراه برادرش به سرقت رفت

2 برادر مسلح که قصد سرقت از یک لبنیاتی در خیابان شهرآرا را داشتند توسط مردم و پلیس دستگیر شدند.

به گزارش خبرنگار ما، ساعت 21 جمعه شب گذشته ماموران گشت کلانتری 137 در خیابان شهرآرا متوجه 2 جوان شدند که اسلحه در دست داشتند و در حال فرار از دست مردم بودند. ماموران بلافاصله، به تعقیب این 2 جوان پرداختند و دقایقی بعد موفق شدند هر دو آنها را دستگیر کنند. با کشف یک قبضه سلاح کمری، 3 عدد فشنگ جنگی و یک قبضه چاقو از 2 جوان مسلح، ماموران آنها را به اداره آگاهی منتقل کردند و بازجویی‎های پلیسی از آنان آغاز شد.
یکی از این 2 جوان که مجید نام دارد و در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل است در این بازجویی‎ها گفت: من اهل خرم آباد هستم و سال گذشته با قبول شدن در کنکور به تهران آمدم تا ادامه تحصیل بدهم. پدرم وضع مالی خوبی ندارد و برای همین برادر 17 ساله‎ام

	" یکی از این 2 جوان که مجید نام دارد و در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل است در این بازجویی‎ها گفت: من اهل خرم آباد هستم و سال گذشته با قبول شدن در کنکور به تهران آمدم تا ادامه تحصیل بدهم... "

هم به تهران آمد تا کاری پیدا کند و بتواند کمک خرج خانواده‎ام باشد. ما مدتی را به دنبال کار گشتیم ولی هیچ فایده‎ای نداشت و کسی حاضر نبود به برادرم کار بدهد. به خاطر همین تصمیم گرفتیم دست به سرقت مسلحانه بزنیم و چون به اسلحه نیاز داشتیم به کرمانشاه رفتیم و یک قبضه کلت کمری «وزو» و چند فشنگ جنگی خریداری کردیم.
وقتی به تهران برگشتیم مدتی را به شناسایی طلا فروشی‎های بزرگ پرداختیم و برای سرقت از آنها نقشه کشیدیم ولی هیچ کدام از آنها عملی نبود چون احتمال می‎رفت توسط پلیس دستگیر شویم. این ماجرا ادامه داشت تا این که ساعاتی پیش وقتی در حال قدم زدن در خیابان شهرآرا بودیم متوجه یک مغازه لبنیاتی شدیم که مشتری نداشت و کاملا خلوت بود. ابتدا به بهانه خرید شیر کاکائو وارد مغازه شدیم و اوضاع آنجا را بررسی کردیم. سپس آنجا را ترک کردیم و وقتی دیدیم خیابان هم خلوت است دوباره به مغازه برگشتیم و با چاقو و اسلحه شروع به تهدید مرد مغازه‎دار کردیم.
مجید ادامه داد: من چاقو در دست داشتم و محسن لوله سلاحش را به طرف مرد مغازه‎دار نشانه رفته بود و در همین حال سعی کردیم دست و پای آن مرد را با طناب ببندیم که با مقاومت او مواجه شدیم.
محسن بلافاصله انگشت خود را روی ماشه برد ولی هیچ گلوله‎ای شلیک نشد و مرد مغازه‎دار که فکر می‎کرد اسلحه خالی است شروع کرد به فریاد زدن.
من و برادرم بلافاصله مغازه را ترک کردیم ولی تعدادی از ساکنان محل که متوجه فریادهای مرد مغازه‎دار شده بودند به تعقیب‎ ما پرداختند و دقایقی بعد ماموران نیز سر رسیدند و ما دستگیر شدیم.
بنابراین گزارش پس از اعترافات 2 برادر مسلح، بازپرس توکلی رئیس شعبه 5 دادسرای جنایی تهران دستور بازداشت آنها را صادر کرد و این 2 جوان برای انجام تحقیقات پلیسی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند.