چهارشنبه 17 ارديبهشت 1404

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار خارجی حوادث مابل چگونه از پای در آمد

 
 

سه شنبه 29 دي 1383

مابل چگونه از پای در آمد

 
 

هیات منصفه متشکل از 7 مرد و 5 زن پس از 4 روز تاخیر بالاخره حکم صادره برای دکتر «دریک گرندیز» 60 ساله را صادر کردند.

مابل چگونه از پای در آمد
طبق حکم صادره آقای گرندیز به اتهام به قتل رساندن همسر 58 ساله‌اش، «مابل استارک» به حبس ابد محکوم شد. گرندیز متهم است با ضربات چاقو باعث مرگ مابل شده و به زندگی 30 ساله مشترکشان خاتمه داده است. در دادگاه فرزندان آقای گرندیز با شنیدن حکم صادره از سوی قاضی با چشمانی اشکبار از پدرشان خداحافظی کردند و همچنان مثل سابق ادعا می‌کردند که امکان ندارد پدرشان باعث مرگ مادرشان مابل شده باشد. حکم دکتر گرندیز بزودی اجرا خواهد شد و او باید همه عمرش را در زندان سپری کند.
 

" بنا به گفته دریک، صبح یکی از روزهای پاییز که این زوج برای قدم زدن به پارک نزدیک منزلشان رفته بودند نیمه‌های راه دریک خسته می‌شود و به خانه برمی‌گردد، وقتی نیم ساعت می‌گذرد و از مابل خبری نمی‌شود بار دیگر به پارک برمی‌گردد و با جسد نیمه جان او روبه رو می‌شود... "

 
 
بنا به رای صادره از سوی قاضی او در مورد حکم صادره نیز هیچ شکایتی نمی‌تواند داشته باشد و امکان تجدیدنظر برای حکم او وجود ندارد.
دکتر گرندیز، متخصص آلرژی و بیماری‌های حساسیت‌زا 30 سال پیش با همسرش ازدواج کرد. آنها از سوی پدر و مادرشان با یکدیگر آشنا شدند و در واقع دوستان خانوادگی بودند که از مدت‌ها قبل یکدیگر را می‌شناختند. آنها به دستور خانواده‌هایشان با یکدیگر ازدواج کردند و خیلی زود بچه‌دار شدند. بچه‌دار شدن آنها سبب شد کم‌کم علاقه‌ای بین آنها به وجود بیاید و مابل به احساسی که لازم بود به شوهرش پیدا کند، دست یافت. او اوایل ازدواج شدیدا دچار افسردگی شده بود و چندین بار خواست که از شوهرش جدا شود؛ اما هر بار با اصرار پدر و مادرش به زندگی با دریک ادامه می‌داد.
از نظر مابل آنها هیچ نقطه مشترکی از نظر فکری با یکدیگر نداشتند و ازدواج آنها کاملا اشتباه بود؛ اما پدر و مادر مابل اصرار داشتند که او کمی مقاومت کند تا شاید به شوهرش علاقه‌مند شود که ظاهرا همین طور هم شد. پس از تولد اولین فرزند مابل و دریک، «کریستن»، علاقه مابل به شوهرش بیشتر شد. او اکنون خانواده‌ای داشت که باید به آنها رسیدگی می‌کرد و به همین خاطر سعی کرد اشتباهات گذشته را تکرار نکند و سعی کند بیش از گذشته در مقابل دریک و خواسته‌هایش کوتاه بیاید.
دریک در برابر این ازدواج بی تفاوت بود و این را همه می‌دانستند. برای او فرقی نمی‌کرد که با مابل زندگی کند یا نکند و این موضوع را به همه اطرافیانشان هم گفته بود. او بدون هیچ ترسی به همه می‌گفت که علاقه زیادی به همسرش ندارد و تنها برای گوش دادن به خواسته‌های پدر و مادرش تن به این ازدواج داده است. پس از تولد کریستن اوضاع کمی بهتر شد. دریک که در رشته پزشکی درس می‌خواند، فارغ‌التحصیل و مشغول به کار شد. او همه وقتش را صرف کارش می‌کرد و تنها آخر شب‌ به منزل می‌آمد. مابل از زندگی که داشت ناراضی نبود و سعی می‌کرد همه وقتش را برای دختر کوچکش بگذارد. زمان بسرعت سپری ‌شد و سال‌ها گذشت.
4 سال پس از تولد کریستن، دومین فرزند
 

" از نظر مابل آنها هیچ نقطه مشترکی از نظر فکری با یکدیگر نداشتند و ازدواج آنها کاملا اشتباه بود؛ اما پدر و مادر مابل اصرار داشتند که او کمی مقاومت کند تا شاید به شوهرش علاقه‌مند شود که ظاهرا همین طور هم شد... "

 
 
مابل و دریک، «کولین» به دنیا آمد، با تولد کولین، مابل دیگر وقتی برای خودش نداشت و همه زندگی‌اش را صرف نگهداری از بچه‌ها می‌کرد. وضعیت مالی دریک نیز روز به روز بهتر می‌شد و آنها توانستند خانه بهتری خریداری کنند. زندگی بدون فراز و نشیب مابل و شوهرش همچنان ادامه داشت و 2 سال بعد هم فرزند سوم آنها به دنیا آمد.
مابل دیگر زن خانه‌داری بود که به هیچ عنوان حاضر نبود خانه و زندگی‌اش را از دست بدهد. او به شوهرش علاقه‌مند شده بود؛ گرچه دریک هرگز علاقه و توجه کافی به او نداشت. سال‌ها می‌گذشت و بچه‌ها بزرگ می‌شدند، کریستن 30 ساله شد و ازدواج کرد. کولین با 26 سال سن در ایالتی دیگر مشغول به کار شد و مابل و دریک با فرزند سومشان «بریت» زندگی می‌کردند. بعد از مدت‌ها مشکلات مابل بیشتر شده و او بیش از پیش سر هر مسئله ای با شوهرش اختلاف داشت. او از دریک تقاضای طلاق کرد؛ اما قبل از این که مشکل آنها با طلاق رفع شود، مابل به قتل رسید.
بنا به گفته دریک، صبح یکی از روزهای پاییز که این زوج برای قدم زدن به پارک نزدیک منزلشان رفته بودند نیمه‌های راه دریک خسته می‌شود و به خانه برمی‌گردد، وقتی نیم ساعت می‌گذرد و از مابل خبری نمی‌شود بار دیگر به پارک برمی‌گردد و با جسد نیمه جان او روبه رو می‌شود. مابل با ضربات چاقو در پارک به قتل رسیده بود. تحقیقات گسترده پلیس در مورد قتل مابل آغاز شد و آنها به سرنخ‌هایی دست یافتند که دریک را به قتل همسرش مربوط می‌کرد.
شواهدی همچون آزمایشات DNA و لکه‌های خون موجود روی کفش و دستکش دریک و اثر انگشت دریک روی آلت قتاله، همه و همه دریک را قاتل همسرش معرفی کرد. با وجود تلاش بچه‌ها برای بی‌گناه جلوه دادن پدرشان، دکتر گرندیز به اتهام قتل همسرش به حبس ابد محکوم شد.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
علت تلاطم بازار ارز در جریان مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
دلیل نوعروس برای طلاق 6 ماه بعد از عقد چه بود؟
:: ورزش ::
اولادقباد کوتاه آمد: قدردان آقای شمسایی هستم
:: فرهنگ و هنر ::
کارگردان پایتخت: تنابنده هرچه قدر گرفته باز هم کم است
:: حوادث ::
محاکمه پزشک متخصص به جرم قتل بی‌رحانه برادر

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار