 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
6 هزار دلار برای یک قتل سفارشی
|
| | |
 | «ژاکلین پوستاما» 32 ساله به حبس ابد محکوم شد. او که مادر 3 فرزند است به اتهام صادر کردن دستور قتل شوهرش به حبس ابد، بدون حق اعتراض محکوم شد. | ژاکلین با پرداخت 6000 دلار به مردی به نام «مایکل کورد» باعث به قتل رسیدن شوهر 35 سالهاش «اد پوستاما» شد. «اد» مکانیک با شلیک 4 گلوله به مغزش به قتل رسید و پس از متهم شناخته شدن ژاکلین، 3 فرزند این زوج به پرورشگاه سپرده شدند.
ژاکلین 22 ساله بود که با اد آشنا شد. آشنایی آنها بسیار اتفاقی بود و اصلا هیچکس تصور نمیکرد که آشنایی کوتاه مدت آنان به ازدواج بیانجامد. ژاکلین در حال برگشت از دانشگاه بود که اتومبیل فورد قرمز رنگش که پدرش به مناسبت تولدش برای او خریداری کرده بود، وسط خیابان خراب شد. او نه تلفن همراه داشت تا با یک تعمیرکار تماس بگیرد و نه خیابانی که در آنجا گیر کرده بود، محل شلوغی بود که کسی بتواند به کمک او بیاید.
نیم ساعت پس از معطل شدن ژاکلین در خیابان، یک اتومبیل برای کمک به او ایستاد. در ماشین 5 جوان نشسته بودند که همگی مست بودند و به خاطر خوردن بیش از حد مواد الکلی اختیار رفتارشان را از دست داده بودند. آنها به بهانه کمک کردن به ژاکلین از ماشین پیاده شدند و به طرف او آمدند. ژاکلین که در همان لحظه اول متوجه شده بود آنها قصد اذیت کردن او را دارند در ماشینش نشست و درها را قفل کرد.
این 5 نفر به سمت او آمدند و با کوبیدن مشتهایشان به بدنه ماشین ژاکلین قصد آزار و اذیت او را داشتند. آنها وحشیانه به ماشین او لگد میزدند و شیشههای مشروبشان را به شیشه ماشین ژاکلین میکوبیدند. ژاکلین از ترس تنها توانست دستش را روی بوق ماشینش بگذارد تا با صدای بوق ممتد او شاید کسی به کمک او بشتابد. چند دقیقه بعد در حالی که ماشین ژاکلین تقریبا داغان شده بود ناگهان یک نفر برای کمک به او سر رسید. این مرد با در دست داشتن یک میله آهنی به سمت این 5 نفر دوید و 2 تن از آنها را بشدت کتک زد.
از آن جایی که آنها حالت عادی نداشتند و نمیتوانستند به خوبی از خود دفاع کنند، بعد از چند دقیقه درگیری با مرد ناشناس سوار اتومبیلشان شدند و از محل گریختند. مردی که توانست ژاکلین را از شر مزاحمان راحت کند «اد پوستاما» نام داشت. این درگیری، سرآغاز آشنایی اد با همسرش ژاکلین شد. او ظاهرا در آپارتمان محقری در خیابان دور افتادهای که ژاکلین از آنجا رد میشد زندگی میکرد و با شنیدن صدای بوق ممتد ژاکلین متوجه حادثه شده بود و به کمک ژاکلین شتافت. او خودش ماشین ژاکلین را درست کرد و از همان روز بود که ارتباط بین آنها آغاز شد. اد خیلی زود به ژاکلین علاقهمند شد و به او پیشنهاد ازدواج داد.
اختلاف طبقاتی زیادی که میان ژاکلین و اد وجود داشت، ژاکلین را برای تصمیمگیری مردد میساخت؛ اما محبتهای بیاندازه اد و مهربانیهای او باعث شد که او بالاخره با وجود نارضایتی پدر و مادرش که از وضعیت مالی خوبی هم برخوردار بودند به این ازدواج تن دهد. اوایل ازدواج هیچ مشکلی در زندگی این زوج جوان وجود نداشت؛ اما کمکم با گذشت زمان اختلافات بین آنان آغاز شد. ژاکلین دختری بود که در یک خانواده مرفه بزرگ شده بود و زندگی با مکانیکی که درآمد بسیار متوسطی داشت برایش سخت بود.
کمکم پس از تولد بچهها، ژاکلین متوجه شد که در زندگی غرق شده است و در حالی به این زندگی مشترک ادامه میدهد که روز به روز نسبت به شوهرش بیعلاقهتر از گذشته میشود. او چندین بار تقاضای طلاق را با اد مطرح کرد؛ اما او به خاطر وجود 3 بچه در زندگیشان با پیشنهاد ژاکلین مخالفت میکرد. پدر و مادر ژاکلین نیز فشار زیادی به او میآوردند تا از این مرد طلاق بگیرد و حضانت بچهها را خودش برعهده بگیرد؛ اما اد اجازه نمیداد.
او با تهدید ژاکلین سعی داشت او را به زور در این زندگی نگهدارد؛ اما ژاکلین انگار لج کرده بود او وقتی دید اد به هیچ صورت حاضر نیست او را طلاق دهد و از طرف دیگر ژاکلین را نیز تهدید میکند که اگر طلاق بگیرد، او را اذیت خواهد کرد فکر دیگری به ذهنش رسید. او مردی را به نام «مایکل کورد» میشناخت که در همسایگی آنها زندگی میکرد. مایکل ماریجوانا میکشید و برای رسیدن به پول حاضر بود هر کاری انجام دهد. ژاکلین با پرداخت 6 هزار دلار پول از وی خواست تا شوهرش را به قتل برساند. «کورد» طبق قرار قبلی با شلیک 4 گلوله به مغز «اد» او را به قتل رساند. تحقیقات پلیس خیلی زود دست ژاکلین را رو کرد و او به اتهام قتل شوهرش بازداشت شد. او در همان بازجوییهای اولیه اعتراف کرد که با پرداخت پول، دستور قتل شوهرش را صادر کرده است. «ژاکلین پوستاما» به اتهام صدور دستور قتل به حبس ابد محکوم شد و مایکل کورد نیز به اتهام به قتل رساندن او به اعدام محکوم شد.
| | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|