 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
لطفا گیج نشوید؛ فقط کتاب بخرید!
|
| | |
 | حتما بارها برای شما هم پیش آمده است؛ پشت ویترین کتابفروشیها یک دفعه چشمتان به یک کتاب میافتد. | حتما بارها برای شما هم پیش آمده است؛ پشت ویترین کتابفروشیها یک دفعه چشمتان به یک کتاب میافتد؛ با عنوانی شبیه به کتابی که چند روز پیش شما خریدهاید: بعد هم شما گیج از کتابی که خریدهاید 3 عنوان دیگر شبیه به این کتاب میبیند و در نهایت کاشف به عمل میآید که همه این عناوین در اصل یک کتاب هستند، با چند ترجمه جورواجور. ادبیات داستانی خارجی که در ایران منتشر میشود مدتهاست که به این سندرم دچار است و هیچ راه چاهای هم برایش وجود ندارد.
چند روز پیش شایعهای مبنی بر این که قرار است پس از این وزارت ارشاد از میان ترجمههایی که برای مجوز ارائه میشوند تنها به یک ترجمه اجازه چاپ بدهد؛ اما بلافاصله این شایعه از سوی محمد جواد مرادی نیا تکذیب شد.
و در نهایت همه به این نتیجه رسیدند که هیچ مرجعی نمیتواند این کار را بکند. تنها پیوستن به قانون کپی رایت است که میتواند صنعت چاپ ما را از این ورطه بیرون بکشد؛ که آن هم خیالی دور است و باطل.
این روزها همه مترجمان ایرانی دست به عصا با ترس و لرز سراغ کتابهای روز دنیا میروند؛ در تمام روزهایی که ترجمه میکند خودش با خودش ماراتن میگذارد زیرا احتمال این که تمام مترجمان دیگر هم این کتاب را در دست گرفته باشند؛ وجود دارد.
این یک توهم نیست بلکه یک واقعیت است. مترجم برای ترجمه انگار در یک مسابقه شرکت کرده است و رقبای دیگرش را هم نمیشناسد؛ تنها و تنها باید ترجمه کند.
این مسئله قبل از هر چیز درباره ادبیات روز جهان و پرفروشترینها اتفاق میافتد. کتابهای پرفروش دنیا در ایران قربانی میشوند و به واسطه فروشی که این کتابها دارند برخی از ناشران سودجو سراغ این کتابها میروند و کتاب را به مترجمان جوان و خام میسپرند که با حق الزحمه کم و در کمترین زمان ممکن تحویل ناشر بدهد. در نتیجه مترجمان توانا این ریسک را نمیکنند و کمتر سراغ این جور کتابها میروند.
اما بعضی وقت ها اتفاقهای دیگری هم میافتد؛ مثلا همین چند وقت پیش سروش حبیبی اعلام کرد میخواهد داستان موسیو ابراهیم و گلهای قرآن را به فارسی ترجمه کند. این داستان سال 94 منتشر شده بود و چند سال پیش عمر شریف در فیلمی بر همین اساس بازی کرده بود؛ اما معلوم نیست چرا در این مدت هیچکس یادش نیافتاده بود که این کتاب را ترجمه کند و حال یک دفعه 5 ترجمه از این داستان روانه بازار کتاب شد.
"یا راز داوینچی" نوشته دن براون پرفروشترین کتاب سال جهان به خاطر ترجمه ضعیفی که از آن در ایران ارائه شد استقبال چشمگیری از آن به عمل نیامد. رمان جومپالاهیری با سه ترجمه به بازار عرضه شد و قطعا مخاطب برای خریدن این کتاب گیج میشود.
همه اینها مشکلاتی است که به واسطه عدم نظاممندی صنعت نشر ایران به وجود میآید. و بسیاری از کتابها و ترجمه ها در این میان قربانی میشوند. جالب اینجاست که این مسئله تنها در عرصه کتابهای پرفروش و Bestsellers اتفاق میافتد.
حتی گاهی وقتها که ناشر و مترجمی از پیش اعلام میکنند که مشغول ترجمه فلان کتاب هستند باز تا یک سال بعد ترجمههای متعددی از آن کتاب ارائه میشود. آخرین قربانی این عرصه خاطرات بیل کلینتون است. این روزها 5 ناشر در رقابت تنگاتنگ برای انتشار زودتر این کتاب هستند.
در این ماراتن نفس گیر دو ناشر زودتر از بقیه به خود جنبیدهاند؛ زندگی من با ترجمه کیومرث پارسای و گیسو پارسای از سوی نشر روزگار در دو جلد و با قیمت 8800 تومان روانه بازار کتاب شده است و ترجمه بعدی که به صورت گروهی انجام شده است توسط مهدی غبرائی، نسرین طباطبایی، محمدرضا پورجعفری و میرحسین رئیس زاده صورت گرفته که نشر آبی منتشر کرده است؛ ترجمه دوم با قیمت 13 هزار تومان روانه بازار شده است.
پشت ویترین کتابفروشها چه خبر است
اما کتاب بحثبرانگیز دیگر در این میان «صید قزلآلا در آمریکا» است. سالهاست که دوستداران این کتاب در انتظارند تا هوشیار انصاریفر مترجم این کتاب را منتشر کند؛ اما او هنوز هم در دودلی و وسواس این ترجمه مانده است و بالاخره پیام یزدانجو این کتاب را از سوی نشر چشمه روانه بازار کتاب کرد.
ریچارد براتیگان نویسندهای آمریکایی است. میگویند که صید ماهی قزلآلا از شاهکارهای براتیگان است. این کتاب را نماینده جریان پست مدرن در ادبیات دارد که دست بر قضا این جریان ادبی در ایران طرفداران آگاه و ناآگاه بسیاری دارد.
صید قزلآلا در آمریکا به دلیل شکل نامتعارفاش شهرت بسیاری را برای براتیگان به ارمغان آورد.
اگر کتاب را باز کنید و ورق بزنید با دیدن اولین صفحه متوجه نوآوری و نامتعارف بودن این اثر میشوید: «خوش آمدید شما فقط چند صفحه با صید قزلآلا در آمریکا فاصله دارید.»
این کتاب یکی از آثار جنجالبرانگیز در میان اهالی ادبیات است و هوشیار انصاریفر اعلام کرده است میخواهد غلط نامهای برای این کتاب منتشر کند.
«مشتی نور سرد» اولین مجموعه شعری است که به قلم ضیاءموحد روانه بازار کتاب شده است و مدتها نایاب بود. این کتاب به تازگی با تغییراتی به چاپ دوم رسیده است. در چاپ اول این اثر بخشی با عنوان «مرثیهها و دریغ از هیچ» بود که در چاپ جدید جای خود را به بخشی با عنوان «قصهها» سپرده است.
موحد این شعرها را میان سالهای 70 تا 78 سروده است. مجموعه اشعار سیمین بهبهانی که از سوی نشر نگاه به صورت یک دیوان منتشر شده بود و با استقبال چشمگیری مواجه شده بود؛ بعد از مدتی نایاب بودن به چاپ دوم رسید.
این مجموعه 1400 صفحهای با وجود قیمت بالایی که دارد از فروش خوبی برخوردار بود. این دفتر از مجموعه «جای پا» آغاز میشود و چلچراغ و مرمر و رستاخیز را دربرمیگیرد و با تازهها به پایان میرسد.
«شعر زنان افغانستان» به کوشش مسعود میرشاهی از سوی نشر شهاب منتشر شده است. این کتاب دریچه تازهای است برای آشنایی بیشتر با شعر افغانستان؛ بخش نخست این کتاب به شعر زنان پارسیگوی اختصاص دارد و بخش دوم به شعر افغانی اختصاص دارد. شعر زنان افغانستان برای مخاطب ایرانی جذابیتهای پنهان بسیاری دارد.
«گفت و گوهای بازار» از کتابهایی است که این روزها پشت ویترین همه کتابفروشیها خوش نشسته است؛ این گفتوگو توسط محمدتقی صالحپور به عنوان روزنامهنگار با شاعرانی است همچون فروغ فرخزاد؛ اخوان ثالث؛ رضا براهنی، یدالله رویایی، فریدون مشیری، نادر نادرپور... که قبل از انقلاب در نشریه رشت منتشر شده بود. «وقت تقصیر» نوشته محمدرضا کاتب یکی دیگر از آثاری است که این روزها از فروش خوبی برخوردار است.
«پیرمردی که داستانهای عاشقانه میخواند» اثر لوئیس پسولودا یکی از رمانهای کم حجمی است که این روزها با دو ترجمه متفاوت در بازار کتاب عرضه شده است و با استقبال چشمگیری روبهرو شده است.
اما در میان کتابهای پر فروش رمان «هفت آسمان عشق» نوشته ر. اعتمادی را نمیتوان از قلم انداخت؛ آثار این نویسنده که مخاطبان خاص خود را دارد؛ همچنان به فروشاش ادامه میدهد؛ اعتمادی در مقدمه این کتاب نوشته است که این رمان را براساس واقعیت نوشته است.
«داستان امروز ایران» مجموعهای است از داستانها و نقد آنها که با مدیریت حسین نوریزاده چاپ و منتشر شده است.جلد دوم این مجموعه که به تازگی منتشر شده است شامل داستانهایی از چیستا یثربی، رضا جولایی، حسن اصغری و... نقدهایی به قلم محمدرضا گودرزی، عنایت سمیعی، حسن میرعابدینی و... است.
اما در این میان رمان 700 صفحهای لویی فردینانسلین را نباید از قلم انداخت؛ «مرگ قسطی» عنوان دومین کتابی است که از بزرگترین نویسنده قرن بیستم فرانسه به فارسی ترجمه شده است.
«مرگ قسطی» با ترجمه مهدی سحابی و از سوی نشر مرکز مدتی است که روانه بازار کتاب شده است و همچنان از فروش بالایی برخوردار است.
پیشتر «سفر به انتهای شب» از این نویسنده به فارسی ترجمه شده بود. سلین از ماندگارترین و تلخترین نویسندگان میان دو جنگ محسوب میشود؛ او درباره گزندگی زبان داستانهایش میگوید: «چه کنم اگر این دنیا عوض شود... من هم خودم را عوض میکنم.» خوشبختانه با وجود استقبالی که از این اثر شده است. مترجم دیگری سراغ این کتاب نرفته است و این جای بسی خوشحالی است.
| | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|