 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
اگر غزل میگفتم، تا صد سال دیگر هیچ روزنامهای با من مصاحبه نمیکرد
|
| | |
 | پشت ویترین کاست فروشیها هر روز با کاغذهای تایپ شدهای مواجه میشویم که مضمون تکراری صدای نسل جوان آقای فلانی در کاست... به بازار آمد. | پشت ویترین کاست فروشیها هر روز با کاغذهای تایپ شدهای مواجه میشویم که مضمون تکراری صدای نسل جوان آقای فلانی در کاست... به بازار آمد. موسیقی پاپ درست از سال 77 تا به حال یکی از مباحث بحثبرانگیز عرصه موسیقی محسوب میشود. موسیقی که در ابتدا با اوج خود قدم گذاشت خوانندگانی همچون محمد اصفهانی، شادمهر عقیلی، علیرضا عصار، حسین زمان، خشایار اعتمادی و... اما رفته رفته، مثل هر موج نویی در ایران گرفتار ورطه تکرار شد. حالا این روزها به قول شاهین فرهت مثل قارچ سمی از همه جا میروید.
نیلوفر لاریپور ترانهسرای جوان از ابتدای این موج همراه موسیقی پاپ بود و هرگز در ورطه تکرار نیافتاد. لاریپور اولین ترانههایش را سال 72 برای خوانده شدن سپرد و بعد هم تمام بزرگان عرصه موسیقی پاپ حداقل یکی دو ترانه از او خواندهاند. 3 آلبوم جدید موسیقی پاپ با ترانههای او بزودی عرضه میشود. آلبوم کولی با آهنگسازی و تنظیم و خوانندگی مهرداد نصرتی، همچنین حمید خندان هم بزودی آلبوم خود را با ترانههایی از این ترانهسرای جوان به بازار عرضه میکند؛ این آلبوم بدشانسی نام دارد.
همچنین علی لوراسی آلبومی منتشر میکند که ترانههایش را لاریپور سروده است. آخرین کار نیلوفر لاریپور آلبوم فنجان قهوه با صدای شادمهر عقیلی بود که استقبال چشمگیری از آن به عمل آمد.
لاریپور میگوید دیگر مدتهاست که در قید و بند سبک و صدای خواننده نیست؛ برای این که اگر بخواهد به این چیزها توجه کند، باید ترانههایش را برای خودش نگه دارد. با او گفت و گویی کوتاه داشتیم که میخوانید:
* شما برای همکاری با خواننده چه معیارهایی را در نظر میگیرید؟
- اگر بگویم هیچ معیاری باور میکنید! اصولا این روزها حداقل 80 درصد خوانندگان عرصه پاپ نه موسیقی میدانند و نه حتی سر از ریتم درمیآورند. ببینید شغل من ترانهسرایی است؛ پس چه فرقی میکند. چارهای ندارم نمیتوانم که بنشینم تا بالاخره روزی روزگاری خوانندهای باب تبع من پیدا شود؛ حرفهای کار کردن یعنی همین.
* یعنی از این که گاهی وقتها ترانههایتان با کیفیت نازلی اجرا میشود؛ ناراحت نمیشوید؟
- کاری نمیتوانم بکنم؛ قطعا اگر توسط یک خواننده حرفهای اجرا شود لذت میبرم؛ اما شخصا معتقدم ترانه مستقل است. خیلی از خوانندگانی که ترانههایم را خواندهاند تازهکار هستند و این امری اجتنابناپذیر است. هرروز چندین خواننده پاپ به این سیل اضافه میشود. من هم که تافته جدا بافته نیستم.
* از میان کسانی که در آلبومهایشان از ترانههای شما استفاده کردهاند، کدامها را بیشتر میپسندید؟
- شادمهر عقیلی طبعا. با این گفته که زیاد هم فرقی به حالم نمیکند. ببینید مثلا شما روزنامهنگارها؛ مگر حتما هرروز با غولهای ادبی مصاحبه میکنید اگر در طول یک هفته حداکثر مصاحبه خوب هم داشته باشید؛ یعنی صفحه شما از کیفیت بالایی برخوردار است؛ به هر حال صفحه روزنامه باید پر شود!
حالا ممکن است مصاحبه شونده با معیارهای ذهنی شما زمین تا آسمان فاصله داشته باشد؛ اما چارهای ندارید.
اوایل غمگین و عصبی میشدم؛ اما بعد تصمیم گرفتم یا شغلام را عوض کنم یا خودم را با شرایط وفق بدهم. یک وقتهایی یک ترانه غمگین داشتم که آهنگساز ملودی روی آن گذاشته بود که به درد مراسم عقد و عروسی میخورد و در نهایت این شد که میبینید من هنوز ترانه مینویسم و امیدوارم.
* با این وجود باید وضعیت ترانهسراهای پاپ هم زیاد خوشایند نباشد؟ قطعا این دو باهم رابطه علت و معلولی دارند؛ اصلا جز این نمیتواند باشد. وقتی اسم هر چیزی که پشت سر هم ردیف شد ترانه میگذاریم همین میشود.
- هیچ کدام از این دوستان ترانهسرا پیشتر نه یک شعر سپید گفتهاند و نه حتی یک غزل. به هر حال از شعر گفتن سود چندانی عایدشان نمیشود؛ اما برای ترانه پول میگیرند؛ با آنها مصاحبه میشود و خوب همه اینها دلایلی است که هر کسی ترغیب شود که ترانه بگوید. من اگر غزلسرا بودم تا صد سال دیگر هیچ روزنامهای سراغام نمیآمد.
هر کس که دستاش به دهناش رسید گیتار میزند و در نهایت موسیقی پاپ ما به این نقطه میرسد.
شبکههای تلویزیونی ایران البته ماهوارهایها هم که به این بلبشو دامن میزنند؛ هر اثری را پخش میکنند برای برنامهای که در سطح جهانی پخش میشود.
میدانید به نظرم همه اینها برمیگردد به این که هیچ کس در عرصه موسیقی پاپ سرجای خودش ننشسته است.
مشکل فقط آهنگسازها و ترانهسراها نیستند؛ حتی ما کلیپ سازهای توانا هم نداریم.
* فکر میکنید این فرآیند چه وقت شکل منسجمی به خود میگیرد؟
- فعلا که سال به سال دریغ از پارسال است. از سال 77 تا به حال که ما با پیشرفت چشمگیری روبهرو نشدهایم؛ کمیت کار چندین برابر شده است؛ اما در کیفیت اثر اتفاق خاصی نیافتاده است؛ اما به هر حال هر موج تازهای چنین روندی را باید طی کند تا به انسجام برسد.
* فکر میکنید باید در این میان فیلتری برای ارزشیابی وجود داشته باشد؟
- به هر حال این روش اصولی نیست؛ اگر چنین چیزی وجود داشته باشد بیشتر حالت سانسور به خود میگیرد؛ به نظرم در هر جای دنیا رسیدن به اوج هر از نقطهای شروع میشود و باید گذاشت تا همه در این میان زورآزمایی کنند.
چند وقت پیش ترانهای شنیدم که مخاطب را به خودکشی تشویق میکرد؛ به هر حال همه اینها باید باشند تا در نهایت تفاوت خوب و بد مشخص شود؛ اما در این میان این سیل باعث میشود به نامهایی همچون یغما گلرویی و افشین یداللهی به اوجی که باید برسند نمیرسند و مخاطب در این دریای نام کمتر سراغ اینها میرود.
* به هر حال کاری که از کیفیت و ارزش برخوردار باشد؛ قطعا ایده میشود؟
- برای این که سلیقه مخاطب به خاطر انبوهی از کارهای نازل افت میکند؛ از طرفی ترانه و موسیقی هم به هر حال سفیر زبان و ادبیات است، در حالی که حتی ترانهسراها قواعد فارسی را هم رعایت نمیکنند.
اما از سوی دیگر حضور ترانهسرایانی مثل مریم حیدرزاده، مسعود فرامشی که به زبان ساده حرف میزنند برای موسیقی پاپ ما مفید است؛ کار این ترانهسراها هزار بار از ترانهسرایانی که هنوز تفاوت قافیه و وزن را نمیدانند بهتر است. چند وقت پیش با خانم ترانهسرایی صحبت میکردم میگفت اگر جایی نرود و خانه باشد روزی حداقل 10 ترانه مینویسد؛ به نظرم حتی برای رونویسی 10 ترانه باز هم یک روز کم است؛ خوب پس چه انتظاری دارید. ببینید من نمیگویم که کار من حرف ندارد؛ اما من حداقل شاگرد اساتیدی همچون زندهیاد سیدحسن حسینی، قیصر امینپور، سهیل محمودی و ساعد باقری بودم؛ 15 سال در محضر این اساتید دوره دیدهام و حالا کارم به اینجا رسیده است.
* خوانندههای موسیقی کلاسیک اکثرا در مقابل موسیقی پاپ ایرانی موضع میگیرند؛ به نظر شما دلیل این امر چیست؟
- به نظرم موسیقی کلاسیک پایه و بنایی ابتدایی دارد که باید به آن وارد بود تا وارد این عرصه شد؛ اما در موسیقی پاپ ورود راحتتر است؛ یعنی هر کسی با هر صدایی این کار را میکند. بعد خواننده کلاسیکی که این قدر زحمت کشیده است، حق دارد که ناراضی باشد وقتی آلبوم او و یک جوانی که تنها ذوق دارد توی یک قفسه قرار میگیرند. به نظرم این بزرگان نگراناند؛ اما هیچ کس به خوانندههایی که در عرصه موسیقی پاپ ذوق، قریحه و توانایی دارند خرده نمیگیرد خوانندگانی همچون محمد اصفهانی، علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، حامی و...
ساده پسند بودن مخاطب؛ پایین بودن درک موسیقی باعث شده است قدرت انتخاب شنونده موسیقی هم پایین بیاید؛ اما مطمئن باشید این موج یک روز فروکش میکند و تنها همین نامها از پس این سیلاب باقی میمانند.
رسانهها هم به بالا بردن سطح سلیقه مخاطب کمک نمیکنند؛ مجلات عامهپسند که تنها به عکس بچههای بور و مو فرفری بسنده میکنند اگر هم که میخواهند به موسیقی پاپ بپردازند سراغ زردترین و بیکیفیتترینها میروند؛ پس هیچ جایی باقی نمیماند که آگاهی و شناخت نسبت به موسیقی پاپ بالا برود.
* فاصله ترانههایی که میسرایید باهم چقدر است؟
- گاهی وقتها در ماه 3 یا 4 ترانه مینویسم؛ اما ترانه هم یکی از زیر شاخههای تعزل و شعر است و در نتیجه بستگی به شرایط روحی ترانهسرا دارد؛ خیلی وقتها دوست دارم شعر سپید و غزل بنویسم. من ترانه را در عین این که به موسیقی وابسته میدانم؛ به تنهایی مستقل حس میکنم، معتقدم اگر ترانه انسجام داشته باشد؛ حالا هر قدر هم به خواننده شود میماند و بالاخره یک خواننده توانا آن را اجرا میکند.
ترانه خوب روی زمین نمیماند.
ببینید ترانههایی را که غزل سرایان ما گفتهاند ماندگارتر از ترانههای دیگر است؛ برای این که ترانهسرا به فوت و فن عرصه شعر وارد است. امیدوارم روزی برسد که شاعران ایرانی و ترانهسرایان به اصول اولیه شعر سپید و ترانه وارد باشند و حداقل بدانند که داره و نداره قافیه نیست.
| | | | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|