اخبار داخلی حوادث قتل دوست با انگیزه‌ای مرموز

سه شنبه 11 آبان 1395

قتل دوست با انگیزه‌ای مرموز

مرد جوان پس از قتل دوستش در بیابان‌های اطراف قم، پیاده به تهران بازگشت و خود را تسلیم کرد.

ساعت 9 و 30 دقیقه هشتم آبان امسال پسری جوان با حضور در کلانتری 106 نامجو مدعی شد که دوست 19 ساله‌اش را به قتل رسانده است. اکنون دچار عذاب وجدان شده و می‌خواهد تسلیم شود. ماموران با شنیدن گفته‌های این مرد، به بررسی موضوع پرداختند تا صحت موضوع را بررسی کنند.
در ادامه تحقیقات ماموران کلانتری معلوم شد گفته‌های مرد جوان که دوستش را در 20 کیلومتری جاده قم ـ گرمسار به قتل رسانده است، صحت دارد و پلیس شهر قم جسد را به عنوان مجهول‌الهویه درحالی که در حاشیه جاده افتاده بود، پیدا کرده است.
ماموران با توجه به صحت ماجرا موضوع را به بازپرس مرادی، کشیک قتل دادسرای امور جنایی تهران خبردادند و با هماهنگی قضایی متهم به قتل 28 ساله بازداشت ودیروز برای ادامه تحقیقات به شعبه دوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. او به بازپرس جنایی گفت: در شهر تالش زندگی می‌کردم و کارم نجاری است.
دو ماه پیش زمانی که به تهران آمده بودم با پسر 19 ساله‌ای به‌نام امیرحسین آشنا شدم که در یکی از شهرهای استان خراسان رضوی زندگی می‌کرد و برای انجام کار به تهران آمده بود.
از آن روز با هم دوست شدیم و اکثر مواقع همدیگر را ملاقات می‌کردیم. سه روز پیش از این‌که خود را به پلیس تسلیم کنم دوباره همدیگر را ملاقات کردیم. تصمیم گرفتیم از تهران تا خانه آنها را پیاده‌روی کنیم. از همان شب اول احساسی به من می‌گفت که باید دوستم را به قتل برسانم. توجهی نکردم. شب‌هنگام تصمیم به قتل او گرفتم که بیدار شد و موفق به این کار نشدم. در دومین شب هم نتوانستم نقشه‌ام را اجرا کنم. سرانجام شب سوم نقشه‌ام را به اجرا گذاشتم. وی افزود: شب سوم در 20کیلومتری جاده قم ـ گرمسار توقف کردیم. ساعت 10 شب بود که بیدار شدم. با برداشتن قطعه سنگی از کنار جاده، سراغ دوستم، رفتم. اولین ضربه را که زدم از خواب بیدار شد.
متهم به قتل ادامه داد: سر دوستم شکست. بعد دو ضربه با همان سنگ به سرش زدم. غرق در خون روی زمین افتاد. نمی‌فهمیدم چه می‌کنم، بعد بی‌هدف شروع به راه رفتن کردم تا این‌که نزدیک صبح به تهران رسیدم. ساعاتی سرگردان بودم. زمانی که به خود آمدم و شب حادثه را مرور کردم تازه متوجه شدم که او را کشته‌ام. بشدت گریه کردم، عذاب وجدان رهایم نکرد. وارد کلانتری شده و خود را تسلیم کردم. پیش از این بیماری روحی داشتم و احتمال می‌دهم همان مشکلات روحی باعث شده که نقشه این جنایت را اجرایی کنم.
با توجه به این‌که این جنایت در حوزه پلیس استان قم رخ داده بود، پرونده متهم به قتل برای ادامه تحقیقات به اداره آگاهی استان قم ارسال شد.