|
توصيه روز |
|
|
:: بازار کامپيوتر :: |
|
|
:: نکته آموزشی :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
هموطن , سه شنبه 15 آذر 1384 |
|
مدیری کارگردانی که برای خنداندن، خودش را به درد سر نمیاندازد |
| | |
| آنچه بايد مورد بحث قرار گيرد، اقبال عمومي نسبت به طنزهاي شبانه در كشور ماست كه از چند جنبه قابل تحليل به نظر ميرسد. |
برنامهبينهاي حرفهای و بينندگان پروپا قرص برنامههاي تلويزيوني داخل ايران به ويژه سريالهاي طنز شبانه كه بدعت آن حدود ١٠ سالي مي شود گذاشته شده، متفق القول اذعان دارند كه مهران مديري، كارگردان كاركشته و تحصيلكرده طنز ايران، يك استثنا در برنامه سازي كميك و طلايهدار طنز انتقادي نوين در تلويزيون ايران بوده كه هيچ كارگردان و بازيگري تا به حال نتوانسته جاي وي را پر كند يا حداقل به تقليد از او، سبكهاي طنزسازي جديدي را بدعت گذارد.
همگي ما، شروع كار او را با مجموعه عيدانه ساعت خوش به یاد داريم و ميدانيم بخش عمدهای از بازيگران طنزي كه امروزه براي خود در سطح كشور نامي دست و پا كردند يا حتي كارگردان شدند
(مهران غفوريان و تازگيها جواد رضويان) همگي دانشآموخته كلاسهاي او هستند. جنگ ٧٧، ببخشيد شما، پلاك ١٤، ٩٠ شب، طنز ٨٠، جايزه بزرگ، پاورچين و نقطه چين را كساني كه براي گريستن و خنديدن نگاه ميكردند، به خوبي به ياد دارند.
در هر كدام از اين مجموعهها، شما ضمن اينكه سوژهای براي ساعتي خنديدن مييافتيد، ابتكاري جديد از كارگرداني ميديديد كه سرش پر از ايدههاي بكر و جديد است و حجم دانش علمي در زمينه فيلمسازي به علاوه قدرت تخيلي كه كارهاي او را با ساير طنزهاي شبانه بسيار متفاوت ميساخت حتي براي بسياري از آناني كه تاب و تحملش را نداشتند، رشك آور بود.
كساني كه نه ميتوانستند خود را به آن سطح از دانش و اطلاعات برسانند كه محبوبيت و سواد علمي مهران مديري را كسب كنند و نه مي توانستند آرام بنشينند و موجي جديد از جريانهاي اجتماعي دست ساخته اين كارگردان سياستمدار را ببينند.
كسي كه حتي بسياري از وقايع سياسي و اجتماعي روز را زيركانهتر و موشكافانهتر از بسياري تحليلگران و روزنامه نگاران، نقد و بررسي ميكند و با زبان بي زباني، وقايع تلخ و اتفاقات ناهنجار اجتماعي را به مسببان رخ دادن اين وقايع گوشزد ميكند.
در هر كدام از برنامههاي مهران مديري يك ابتكار جديد و بدعت تازه مييابيد. ابتكاري كه نه از جايي كپيبرداري شده و نه تقليد! در جايي، از تصاوير فلكسي بزرگ سياه و سفيد به عنوان دكوراسيون خانه و خيابان استفاده مي كند، در جايي ديگر امكان ارتباط تلفني با مخاطب را فراهم مي سازد و همانند برنامههاي تركيبي، خود هم مجريگري ميكند، هم كارگرداني و هم بازيگري. در جايي ديگر مي بينيد كه سرزميني خيالي ترسيم و خلق ميكند با تمام اركان و بايدها و داشتههاي يك شهر، روستا و آبادي.
با زباني خاص، گويشي جديد، آداب و رسومي ثابت و دست نخورده، فضاي جديد و حتي شهرسازي نو. مهران مديري از آن دست كارگرداناني نيست كه در ازاي دريافت مبلغي، دقيقه تعيين شدهای را پر كند و به اسم طنز به مردم تحميل کند.
نتيجه همه مقدمه چينيها اين بود كه مهران مديري به عنوان بنيانگذار طنز نوين تلويزيوني در ايران، مخاطبان خاص خود را دارد و منهاي كل اين مخاطبان، قشر خاصي هستند كه طنز او را درك ميكنند.
اما اين تنها مهران مديري نيست كه در ايران كار طنز ميكند. ما از سوي ديگر بايد به وضعيت برنامههاي طنز در تلويزيون نيز نگاهي بياندازيم و از كنار هم قرار دادن دادههايي كه به دست ميآوريم، نتايجي بگيريم كه قاعدتا مفيد خواهند بود!
آنچه بايد مورد بحث قرار گيرد، اقبال عمومي نسبت به طنزهاي شبانه در كشور ماست كه از چند جنبه قابل تحليل به نظر ميرسد. نخست آن كه عدم تعدد شبكه ها و بالطبع برنامهها و البته برنامه سازان تلويزيوني باعث ميشود كه مردم ما عادت كنند خود را به داشتهها و آنچه كه هست و پخش ميشود قانع كنند. طبيعتا از ٥ شبكه تلويزيوني كه خط مشيها و سياستهاي كاملا يكسويه و يكنواخت و مشخصي دارند و گاهي اوقات براي مخاطب كسل كننده هم ميشوند نميتوان در روز بيش از ١٣٠ ساعت برنامه تلويزيوني انتظار داشت.
رقمي كه در كشورهاي همجوار ايران حتي به یکهزار ساعت در روز ميرسد. در نتيجه قابليت جست و جو براي مخاطب وجود ندارد و بيننده ايراني عادت كرده خود را با رسانه وفق دهد و به آنچه كه پخش مي شود و هست قانع باشد. در حالي كه در فضاي رسانهای رقابتي و حرفهای، رسانه خود را موظف ميداند كه با خواستهها و اميال مخاطب كاملا همگام و همراه باشد و اگر لحظهاي از قانون مخاطب محوري عدول كرد يا حركتي انجام داد كه باب ميل و طبع مخاطب نباشد، با بي مهري، قهر و حتي تحريم مخاطب روبه رو شود.
چرا كه وقتي شما ٣٠٠ كانال تلويزيوني داريد كه روزانه ٤٣٢هزار دقيقه برنامه زنده و غيرزنده پخش كنند، آنقدر حق انتخاب داريد كه ديگر موظف نيستيد از ابتداي صبح تا آخرين ساعات شب با برنامههاي يكنواخت و خسته كننده يك شبكه خاص سر كنيد كه مي توانيد حتي سناريوي تمامي فیلمهاي سينمايي يا سريالهايش را حدس بزنيد يا ترانههايش را بارها و بارها شنيديد و مي دانيد كه باز هم خواهيد شنيد.
در نتيجه مهمترين دليلي كه باعث مي شود يك برنامه طنز تلويزيوني روتين كه از شبكه سوم سيما پخش ميشود، بدون هيچ چون و چرا و اما و اگري در بدترين حالت حداقل ٣٠ الي ٤٠ ميليون مخاطب مستقيم داشته باشد، همين است كه عدم وجود فضاي رسانهای رقابتي و استاندارد حرفهای باعث ميشود تا دستاندركاران رسانه بدون هيچ زحمتي از داشتن مخاطباني در گستره حداقل نيمي از خاك يك سرزمين، مطمئن باشند و حتي گاه در بهبود بخشيدن كار خود نيز نكوشند و سطح حرفهای كارشان هر چند ١٠ سال يكبار بهبود يابد.
با پذيرش اين شرايط و با فرض بر استوار و يكسان ماندن آن براي همه برنامهسازان صدا و سيما، ميتوانيم براحتي از روند كارهاي طنز و كمدي ساخته شده براي تلويزيون استنباط كنيم كه مهران مديري، تنها كارگرداني است كه در برنامههاي خود، بدون هيج به اصطلاح "بدآموزي" (واژه تركيبي از 2 كلمه انگليسي و فارسي به همراه یای مصدرساز كه هنوز از كشف معناي آن عاجز ماندهايم!) و توهيني كه مستقيما شخصيتها را زير سوال ببرد يا وجههها را لكه دار كند، با هوشمندي و درايت خاصي ضمن اينكه ميتواند ساعتها مخاطب را بخنداند (اين خنداندن با لودگي و دلقك بازي براي آوردن ذرهاي لبخند به گوشه لبان مخاطب مقداري تفاوت دارد!) به او ميآموزد كه با ريزبيني و تيزبيني بيشتري اطراف خود را بنگرد كه اتفاقات مهمي در حال تكوين است.
بسياري از كارگردانان هستند كه نمونههاي طنز آنان را در چندماه اخير نيز بسيار ديديم و سعي ميكنند با آموزش انواع فنون شعبده بازي و تردستي و آكروبات و طناب كشي به بازيگران خود و صرف هزاران كالري انرژي و پريدن از روي آتش يا وارد شدن به دهان شير، حركاتي انجام دهند كه البته نمونه آن را در سه گانههاي ژيمناستيك المپيك نيز بسيار ميبينيم و با اين روش، اميد دارند كه ثانيهای لبخند به گوشه لبان مخاطب احتمالي بنشانند.
اما مهران مديري براي خنداندن، خيلي خود را به دردسر نمياندازد. تك تك ديالوگها، گفت وگوها، جملات بكر و نغزي كه به كار ميبرد و حتي ژستها و فيگورهاي او، سوژهای است براي خنديدن و تعمق كردن... اين را كساني كه حتي بين طنز و كمدي فرق قائل مي شوند بهتر ميدانند كه مهران مديري در طنز ايران تكرار نخواهد شد.
او يك استثنا بود و استثناها در خيل عظيم قواعد بسياري مواقع مورد بيمهري قرار ميگيرند.
اوج شكوفايي هنر مهران مديري در مجموعه فوقالعاده شبهاي برره است. اين مجموعه كساني را آزار ميدهد كه ميبينند دستشان چگونه رو ميشود و اين فقط خود نيستند كه فوت و فنهاي دغل كاري و ريا را ياد ميدهند، بلكه چشمان تيزبيني يافت ميشوند كه رد هر تخلفي از قوانين نانوشته انساني را نيز به خوبي ميگيرند.
كساني به شبهاي برره انتقاد ميكنند و سريعا خواستار تعطيلي آن ميشوند كه به نظر ميرسد از خشكه حساب كردن، دو به هم زني، زيرميزي و پولهاي بدون گوشه زياد بدشان نميآيد!
| | | | | | |
|
|
تحليل |
|
|
:: اقتصادی :: |
|
|
:: فناوری اطلاعات :: |
|
|
:: روی خط جوانی :: |
|
|
:: ورزش :: |
|
|
:: فرهنگ و هنر :: |
|
|
:: حوادث :: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|