رمضان اطلاعات زیادی درباره تاریخ و عتیقه‌جات داشت و همین باعث شد تا فریب حرف‌هایش را بخورم. به این ترتیب قرار شد من و همسرم همراه رمضان به آستانه اشرفیه برویم تا او ما را ثروتمند کند.

قاضی اسماعیلی دستور داد تا ماموران پلیس همه دادسرا و خیابان‌های اطراف را تحت کنترل درآورند و به این ترتیب عملیات ویژه برای دستگیری جاعلان آغاز شد و سرانجام بعد از گذشت 3 ساعت ماموران موفق شدند 7 نفر از اعضای این باند را در اطراف دادسرای تهران دستگیر کنند.

تحقیقات کارآگاهان به صورت ویژه روی این پرونده آغاز شد و ماموران بعد از بررسی پرونده متوجه شدند محمود - شاکی 40 ساله پرونده -از مدت‌ها قبل با یکی از همکارانش به نام داوود بر سر مسائل خانوادگی اختلاف داشته است.

نخستين تست استرس پليس ايران به سفارش مركز مطالعات و تحقيقات آموزش و نيروي انساني ناجا طراحي و ساخته شد.

به دستور بازپرس اصغرزاده و رئیس دادسرای جنایی تهران شهرداری منطقه 15 طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه تمام شیشه‌های شکسته شد.، منازل را تعویض کرد تا با توجه به سرمای هوا برای ساکنان محل حادثه مشکل پیش نیاید.

این فاجعه ششمین حادثه مشابهی است که در طول سال جاری به وقوع پیوسته و این در حالی است که پیش از این بسیاری از مسئولان نسبت به برخورد ابزار آلات مکانیکی با لوله‏های گاز هشدار داده و اعلام کرده‏ بودند که بی‏توجهی به این موضوع می‏تواند فاجعه بزرگ به بار آورد.

دیوید در طول مدت کارش در کلاس‌های فوق‌العاده‌ای که توسط دفتر پلیس مرکزی تدارک دیده می‌شد شرکت می‌کرد و به همین خاطر توانست اطمینان همکارانش را به خودش جلب کند. اوضاع برای او همانطور که همیشه آرزو داشت پیش می رفت تا این که اتفاق ناگواری که هیچوقت تصورش را نمی‌کرد، رخ داد.

آمنه که هم اکنون تحت درمان یک تیم ویژه پزشکی قرار دارد قرار است بزودی تحت عمل جراحی قرار گیرد تا بتواند بینایی چشمانش را بازیابد. پزشکان گفته‌اند امید کمی برای درمان چشم چپ آمنه وجود دارد ولی در تلاشند تا این دختر 26 ساله بتواند بار دیگر لذت دیدن را دریابد.

زن رومانیایی که دوقلو باردار بود یکی از فرزندانش را دو ماه پیش و فرزند دیگرش را بزودی به دنیا خواهد آورد.

این ماجرا زمانی فاش شد که پسر جوانی به نام حسن نزد ماموران مراجعه کرد و گفت: مدتی پیش با دختری به نام مریم آشنا شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم، در طول مدت آشنایی‌ام با مریم متوجه شدم، خواهر مریم نیز قصد دارد با پسری به نام سجاد ازدواج کند، به همین خاطر بین من و سجاد رقابتی شدید در گرفت، سجاد قصد داشت مرا از ازدواج با مریم پشیمان کند،